تاجیک – کینو ( بعدها تاجیک فیلم ) در سال ۱۹۳۰ تاسیس شد و تا پیش از دهه ی ۱۹۸۰ تعداد اندکی فیلم تولید کرد
( از جمله مهاجر ، ۱۹۳۴ ، ار کامیل یارماتف ، و سلسه فیلم هایی از اسطوره ی ایرانی رستم مانند
داستان رستم ، ۱۹۷۱ و رستم و سهرا ، ۱۹۷۲ از بوریس کیمیاگرف و چهره های اساطیری دیگری
از منظومه ی حماسی شاهنامه ی فردوسی ) . اما به ظهور گلاسنوست و پرستوریکا ، گونه و سبک های متوعی از این سینما سر بر آوردند
تا تاریخ گذشته ی کشور را که در ساله های درازی فراموش شده بود زنده کنند . در این میان آثار دولت خدانظرف ،
از چهره های پیشتاز نهضت ضد کمونیستی و اکنون مدیر کل اتخادیه ی فیلمسازان بازار مشترک کشوهای مستقل ،
در سینمای تاجیکستان جایگاه تعیین کننده یی دارند . مشهورترین فیلم های سینمایی خدانرف ، اولین بهار جوانی
و نغمه ی جویبارها در زیر برف با ساتفاده از فیلم های آرشیوی می کوشند زندگی شاعر انقلابی ، ابوالقاسم مستند
سازی به نام مارگاریتا قاسموا ، جاده ی سفید ، سفر بک سلیف ، که همگی با گرایشی مردم نگارانه تاریخ تاجیکستان را می کاوند .
کارگردان پرآوازده ی دیگر تاجیک ، باکو سادیکف ، فیلم پایان نامه اش در وجیک ، آدونیش چهاردهم ،
که در آن از حیوانات استفاده کرده بود ، در سال ۱۹۷۷ توقیف شد اما ده سال بعد پس از آنکه تعدادی جایزه ی جهانی گرفته آزاد شد .
این طنز سیاسی همچنان در زدهن سادیکف زنده بود تا آن که در فیلم بعدی خود ، گردباد دوباره بدان پرداخت
و در بخش ویژه ی جشنواره ی کن به نمایش در آمد و فیلم دیگرش بخارای خجسته نیز تاریخ اجمالی و سحر آمیز شهر بخارا
از دوران باستان تا دوران مافیا زده ی امروز را تصویر کرد . بخارا ی خجسته نیز مانند فیلم شکل ظاهر از والری آخادف ،
زمان علف های زرد از مریم یوسپوف و فیلم های برادران و کش به کش از بختیار خدانطرف چندین جایزه نصیب سادیکف کرد ،
و نمونه ی فرعی از سینمای موج نو تاجیکستان شد . سنمای تاجیکستان پدیده ی غریبی است
زیرا پس از فروپاشی شوروی که سرمایه گذاری و نظارت مرکزی در آن دچار آشفتگی شد ، طهرا به تولید مشترک با کمپانی های مستقلی متکی است
که در حال حاضر تعدادشان به ده کمپانی می رسد . با این حال این کشور سالانه شش تا هفت فیلم سینمایی در همه ی زمینه ها تولید می کند
و پایتخت آن ، شهر دوشنبه ، اخیرا یک جشنواره ی فیلم به راه انداخته و در آن فیلم هایی از ترکیه ، ایران ، افغانستان و هند عرضه می شود .