تیزر تبلیغاتی موشن گرافیک بخش دوم
نمونه هایی از تلاش برای نمایش حرکت در آثار تاریخی
در کهنترین آثار مکشوفه از هنر انسان دوره ی پارینه سنگی، تلاش او برای دستیابی به احساس حرکت آشکار است.
شاید تاریخ تصاویر متحرک به نقاشی های غارهای لاسکوی فرانسه و آلتامیرا در اسپانیا برگردد.
در تصویری متعلق به حدود ۳۵۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰ سال پیش در غار آلتامیرای اسپانیا گرازی را با ۴ دست و ۴ پا مشاهده می کنیم، به نحوی که دو مرحله از دویدن گراز را نشان می دهد این شیوۀ که از طریق تکرار صورت می گیرد از قدیم برای القای حرکت به کارگرفته شده است. شیوه ی القای حرکت از طریق تکرار به صورت گسترده در هنر شرق دیده می شود.
در آن جا حیوانات را با تعداد زیادی پا برای نشان دادن حرکت به تصویر کشیده اند و یا آنها را بطور پی درپی به گونه ای تصویر کرده اند که می توان فرم سیال و در حال حرکت گروهیشان را احساس کرد.
دریافتهای باستان شناسان از یونان قدیم ، مصر باستان و شرق دور نیز این تلاش برای ثبت و نمایش حرکت مشاهده می شود که در اینجا ناگزیر به دلیل حجم زیاد مطالب از پرداختن به آنها اجتناب شده است.
اما حدود پنج هزار سال پیش هنرمندان ایرانى در نقشهایى که روى سفالین هاى شهر سوخته ترسیم می کردند توانستند اولین تصویر متحرک جهان را پدیدآورند. توجه به حالات حیوان و اتصال حرکات آن در گردونه دوار سفال به خوبی بیانگر درک تصویری از حرکت است؛ به نحوی که به نظرمی رسد سفالگر ایرانی با نگاه عمیق به حرکت حیوان و نیز درک فیزیک حرکتی و ارتباط آن با پایداری دید به ثبت تصویر پرداخته است.
محققان پس از بررسی این شیء دریافتند نقش موجود بر آن برخلاف دیگر آثار به دست آمده از محوطه های تاریخی شهر سوخته، تکراری هدفمند دارد، به گونه ای که حرکت بز به سوی درخت را نشان می دهد.
حرکت موضوع اصلی کارهای هنرمندان فوتوریست است . اساس شیوه ی فوتوریسم بر این است که حرکت اشیاء در فضا درست مانند نوسانات نور یا صوت سبب افزایش و یا تغییر شکل آنها می شود.
فوتوریسم از ریشه فوتور یا فیوچر به معنی آینده گرایی مکتبی ادبی و هنری است که ابتدا در سال ۱۹۰۹ با بیانیه ادبی فیلیپوتوماسو مارینتی شاعر و نویسندۀ ایتالیایی به عنوان نظریه پرداز و بنیانگذار فوتوریسم در ایتالیا بنا نهاده شد و به دنبال آن درفرانسه، روسیه و بریتانیا گسترش یافت.
فوتوریس تها عاشق حرکت، سرعت، سروصدا، هیاهو، صنعت، ماشین، آلودگی و شهرها بودند و این چیزها بود که آنها را به هیجان می آورد. هنرمندان فوتوریست، دینامیسم وحرکت را نه تنها در ماشین و چرخ جستجو می کردند بلکه عضلات انسانی و انرژی و جنبشی که در آن بود نیز آنها را بر می انگیخت.
نقاشان فوتوریست عموما با تکرار حرکت شکل ها و خطوط سعی در نمایش حرکت و تغییر دائمی شکل ها داشتند. چنانکه مشاهده می کنید از ضرب آهنگ خطوط منحنی و شکسته در تابلوی بوچونی برای نمایش حرکت استفاده شده است.
نیز جیاکومو بالا در تابلوی سگ با قلاده ، سگ را در حال دویدن نمایش می دهد به واسطه دویدن ، حال تهای مختلفی در دست ها، پاها، دم، بدن و سر سگ ایجاد شده است که همچون فیلم متحرکی در صحنه یک تابلو به تصویر در آمده است. بالا که در آثار خود به مفهوم نوینی در حرکت فرم رسیده بود، بعدها به سمت انتزاع گری پیش رفت.
در بسیاری از نقاشی های فوتوریستی مراحل مختلف حرکت با هم ترکیب شده و تصویری محو و پویا از حرکت را بوجود می آورند.
این زیبایی شناسی خاص، که بیانگر خطوط تأ ثیرگذار این جنبش بود.
در مجسمه سازی نیز تجلی یافت نیز به کار گرفته شد. در عکاسی نیز ، با تابانیدن نور برای چند ثانیه به نگاتیوها، حرکات یک انسان را از شروع تا پایان آن ثبت می کردند به عکاسی فوتوریستی عنوان کرونوگرافی و یا فوتودینامیسم اطلاق شد.
این در حالی بود که فاصله ی بین شروع تا پایان ، بر اثر حرکت فرد به صورت محو ظاهر می شد. در این گونه عکس برداری ، حرکات گذرای سوژه در فضای عکس دنبال می شد . صورت ها و اندام افراد مثل اشباح به تصویر در می آمد فوتوریست ها فوتوریست ها با تماشای جهان از چشم مکانیکی یک دوربین ، دیدگاهی جدید و کاملا ماشینی را عرضه کردند که قادر به مشاهده و شکار زمان و فضا به شیوه ای فراتر از قابلیت های انسان بود در روزگار ما، یعنی عصر کامپیوتر نیز فلسفه ی مشابهی به چشم می خورد.
با این تفاوت که چشم دیجیتالی کنونی این توانایی را دارد که به تمامی دیدگاه ها و پیش بینیهای فوتوریسم جامه ی عمل بپوشاند.
در دهه ی شصت میلادی گروهی از نقاشان مجموعه ای از خطها ، شکل های خرد و سطح های رنگی درخشان را متقارن و متمرکز به نظم در می اورند که لرزنده ، پیش آینده و پس رونده جلوه کنند.
در این روش اساس کار تحریک شبکیه ی چشم برای ایجاد واکنش های بصری فیزیولوژیک در مخاطب است. این هنر از هنر عامه مشتق شد و به به ساخت تیتراژهایش کرد. شاید از اینجا بتوان طراحی گرافیک متحرک را به طور بارز مشاهده نمود.
خیلی از منابع غربی آثار او را ابتدای شکل گیری هنر طراحی گرافیک متحرک می دانند. البته بسیاری از هنرمندان طراح تیتراژ و اتفاقات مرتبط با فناوری های جدید نظیر پیدایش اینترنت و سایر رسانه های تعاملی در شکل گیری این هنر نقش بسزایی داشتند اساس گرافی کهای متحرک ساز به دهه ی ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بازمی گردد، هنگامی که هالیوود تعدادی از طراحان گرافیکی مثل سائول باس افسان های را گرد هم آورد و از آن ها خواست، که طراحی عنوان سریال ها برای فیلم های برجسته را به عهده بگیرند.
تلاش ها برای ایجاد حرکت ادامه داشت تا سائول باس در این دهه شروع به ساخت تیتراژهایش کرد.
شاید از اینجا بتوان طراحی گرافیک متحرک را به طور بارز مشاهده نمود.
خیلی از منابع غربی آثار او را ابتدای شکل گیری هنر طراحی گرافیک متحرک می دانند.
البته بسیاری از هنرمندان طراح تیتراژ و اتفاقات مرتبط با فناوریهای جدید نظیر پیدایش اینترنت و سایر رسانه های تعاملی در شکل گیری این هنر نقش بسزایی داشتند.
اساس گرافیک های متحرک ساز به دهه ی ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بازمی گردد ، هنگامی که هالیوود تعدادی از طراحان گرافیکی مثل سائول باس افسانه ای را گرد هم آورد و از آن ها خواست که طراحی عنوان سریال ها برای فیلم های برجسته را به عهده بگیرند.
تلاشها برای ایجاد حرکت ادامه داشت تا سائول باس در این دهه شروع به ساخت تیتراژهایش کرد. شاید از اینجا بتوان طراحی گرافیک متحرک را به طور بارز مشاهده نمود. خیلی از منابع غربی آثار او را ابتدای شکل گیری هنر طراحی گرافیک متحرک می دانند.
البته بسیاری از هنرمندان طراح تیتراژ و اتفاقات مرتبط با فن آوری های جدید نظیر پیدایش اینترنت و سایر رسانه های تعاملی در شکل گیری این هنر نقش بسزایی داشتند.
مهارت طراحی گرافیکی در صنعت فیلم پدیده ای جدید بود و طیف وسیعی از مسایل فنی گرافیک نظیر؛
حروف چینی، طراحی لوگو، ترکیب بندی، رنگ و… شروع به ارز اندام در ابتدای فیلم ها نمود.
در دهه ی ۱۹۸۰ صنعت تلویزیون شروع به گسترش استفاده از ابزارهای دیجیتالی بسیار گران قیمت، کردند که ساخت افکتهای انیمیشن گرافیکی عنوانبندی فیلم ها را آسان تر و سریعتر می نمود.
تیزر موشن گرافیک
استفاده از گرافیک تاثیرگذار و فراموش ناشدنی ، تاثیری آنی به دست آید . استیون داگلاس کاتز در کتاب نما به نما می گوید:
“نسل بعدی فیلمسازان از ابزارهای دیجیتال برای ساخت و طراحی تصاویر متحرک استفاده خواهند کرد، کاری که از حالا شروع شده است. این روند اجتناب ناپذیر است ، زیرا بخش عمده ای از لذت بصری فیلم سازی را می توان به شکل هایی پیچیده در پشت کامپیوترهای رومیزی تجربه کرد.
در بین سا لهای ۱۹۷۰- ۱۹۸۰، نقاشان، مجسمه سازان، هنرمندان ویدئویی و هنرمندان اجرا، به طور فزاینده ای شروع به کسب تجربه با تکنیک های تصویرسازی رایانه ای کردند. درطول این دوره، هنر دیجیتال راه خود را در شاخه های گوناگون عملی مانند تصویرسازی رایانه ای ، حالت های پویا و تعاملی و همچنین هنرهای مجازی باز کرد.”
اما دهه ی نخست قرن بیستم ، فهم جدیدی از تصویر به ارمغان آورد به طوری که تعداد قابل توجه ی از هنرمندان ، تکنیک های سنتی را رها کردند.
جنبش های مدرنیسم مانند کوبیسم واکسپرسیونیسم یا حتی جنبش های بعد از اینها مانند اکسپرسیونیسم انتزاعی، روش جدیدی را برای نگریستن به جهان معرفی کردند.
بعد از جنگ جهانی اول ، سورئالیسم ، هایپر رئالیسم، پاپ آرتو بعد از جنگ جهانی دوم، فتورئالیسم، بیان جدیدی از هنر ارائه دادند. سپس تکنیک های خلق آثار هنری رو به پیشرفت گذاشت و اختراع عکاسی را می توان از اولین جرقه های استفاده از تکنیک های جدید در هنر دانست.
بعد از آن، رایانه و سپس نرم افزارهای طراحی به کمک رایانه )کَد ( ساخته شدند. تقاضا برای دستگاه های کاربری در رابطه با واقعیت مجازی، محرکی برای ظهور مجدد پرسپکتیو شد. به خصوص که تمام این برنامه ای کاربردی ترکیب و آمیزشی از حوز ههای مختلف بصری و دیداری و همچنین سطوح مختلف تصویر بودند . پیشرفت های بعدی در صدابرداری ، ساخت و تولید افکت های صوتی ، صداگذاری و نیز ترکیب صدا و تصویر توانست تاثیر این برنامه ها و همچنین ارتباط با مخاطب را بیش از پیش تنگ و نزدیکتر کند.
امکانات تعاملی هنر دیجیتال، ابعاد دیگری به این هنر بخشید که نه تنها به معرفی این هنر کمک کرد، بلکه به اهمیت نقش هنرمند و سواد بصری او نیز پرداخت. در هنرهای تجسمی، تصویری که از موضوع ارائه میشود، اغلب بیشتر از چیزی نیست که ما انتظار آن را داریم؛ اما مخاطبان در هنر دیجیتال به دنبال خلاقیت هنرمند برای این مساله هستند که چگونه عناصر آشنای دنیای بیرون را با استفاده از تکنیک های رایانه ای تغییر داده و فضایی نو می آفریند.
(بخش سوم ساخت تیزر تبلیغاتی موشن گرافیک…)
تیم محتوای تخصصی اپیزود فیلم
از لینک های زیر می توانید مطلب فوق را به اشتراک بگذارید