تیزر تبلیغاتی موشن گرافیک بخش سوم
انواع هنر دیجیتال
تلاش های ادوارد مایبریج در ثبت حرکت به نوبه ی خود ستودنی و حایز اهمیت است.
او از حیوانات و انسان ها در حال حرکت تصاویری را ثبت نمود که منبعی برای هنرمندان بعدی گردید.
در نیمه ی دوم قرن بیستم، تصویر الکترونیکی یا به عبارت دیگر آنچه در یک نمایشگر الکترونیکی دیده می شود، به پدیده ای رایج تبدیل شد. در واقع، این زمان، مرحله ای است که عکاسی به یک مرحله ی فراتر، یعنی دنیای تصویر متحرک یا تصویر الکترونیکی، گام نهاد.
در طول دهه ی ۱۹۶۰ پدیده ی ویدئو رفته رفته گسترش یافت و هنرمندانی چون نوم جون پایکولف وستلو مایکل نول از تکنیک ویدئو در خلق هنرهای تجسمی (نه سینما) استفاده کردند.
عمده ترین سبک ها و جریان های آن که به نوعی به تصویر دیجیتال یا آنالوگ و هم چنین صدا وابسته هستند،
عبارتند از: “ویدئو آرت، کامپیوتر آرت، دیجیتال آرت، فراکتال آرت (هنر تکامل یا پویا)، هنر تعاملی، الکترونیک آرت، فکس آرت، سیستم آرت، تله ماتیک آرت، رادیو آرت، روباتیک آرت، بیوآرت (هنر بیولوژیک)، هنر صدا هنر اطلاعات، ویدئو گیم آرت، اُسکی آرت، هنر ترادیجیتال، هنر اختلال در تصاویر دیجیتال و نِت آرت.
هنر ویدیو/ اجرا در تیزر تبلیغاتی موشن گرافیک بخش سوم
هنر ویدیو/ اجرا، مشتمل بر چیدمانهای چند پرده ای، گسترنما، چند کاربر و غیربومی (به عبارت دیگر آنلاین) می باشد و بر اساس نظریات نویسنده ی کانادایی “مارشال مک لوآن ، که پیامدهای گسترده ی انفجار رسانه را مفهوم سازی کرده است، به وجود آمده است، او در این زمینه می نویسد: هرکدام از رسانه های جدید ما ، به عبارتی زبان تازه ای هستند، نوع جدیدی از رمزگذاری برای تجربیات گروهی که با عادات کاری جدید و آگاهی های جمعی تازه به دست آمده اند.
او در سال ۱۹۶۹ گفت: رسانه های جدید شیوه ای برای پیوند زدن ما به دنیای واقعی هستند و آن چه را از دنیای گذشته باقی مانده است، به دلخواه بازسازیمی کنند.
بعد از سپری شدن دوران ایسم های گوناگون عصر مدرنیسم، در دهه های پایانی قرن بیستم، آثار هنری، بیشتر بر مبنای تکنولوژیای که به خدمت می گرفتند طبقه بندی شدند. در حقیقت، تکنولوژی، تولید، پردازش و پخش اثر ، مبنای تفکیک و نامگذاری نوع اثر گردید.
ویدیو آرت نیز که محصول مستقیم رسانه های دیداری و شنیداری نو ظهور بود و طی دهه ی ۶۰ و ۷۰ نمادِ تلفیق هنر با تکنولوژی محسوب می شد از این قاعده مستثنا نیست. چینشهای بسیار متنوعِ ضبط و پخش استودیویی و خانگی، انواع سینتی سایزرهای ویدیویی، سطوح، پرده ها و صفحات گوناگون ارائه ی اثر نوع به کارگیری و ارائه ی فکر در این تکنولوژی باعث به وجود آمدن انواع ویدئو آرت در سالهای دهه ی ۶۰ و ۷۰ شدند که هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرند.
انواع ویدئو آرت عبارتند از
۱) ویدئوی چیدمان
۲) ویدئوی تک کاناله
۳) ویدئوی چند کاناله
۴) ویدئوی اجرا
۵) ویدئوی تعاملی رویین پاکباز نیز در دایرهالمعارف هنر ، ویدئوآرت را اینگونه تعریف کرده:
کاربست فناوری تلویزیون و ضبط نوار ویدئو در آفرینش آثار هنری.
تلاشهای معاصر در بازنمایی حرکت با وجود آن که در بازنمایی بصری ژرفا ، نظام های کاملاً متفاوتی از جمله پرسپکتیو خطی و سپس حجم سازی از طریق سایه روشن به کار گرفته می شد، تا آن جا که مربوط به بازنمایی بصری حرکت می شود پیشرفت های زیادی حاصل نشده بود.
می توان گفت که علت کندی نسبی آهنگ زندگی بود؛ بنابراین نظم دهی و بازنمایی وقایع می توانست بدون عواقب جدی ، با فرمول بندی های ایستا درک شود. وقایع به وسیله اشیاء و اشکال ایستای شبیه به خود و در سکونی مداوم ، اندازه گیری می شدند. اما این نقطه دید بی تحرک، هر اعتباری را از دست داد، چون تجربه های روزمره با سرعت بسیار با شتاب های نوری که در آنها ثبات چیزها و هویتشان هر لحظه در آستانه نابودی بود، شروع به بمباران انسان کردند.
وقتی زندگی و روابطی که انسان با آنها رو به رو بود ، پیچیده می شد، بررسی مفاهیم که نه مربوط به ثبات چیزها و جست و جوی شیوه ای نو برای دیدن که بتواند بازنمودی از قلمرو پرتحرک انسان باشد ضرورت بیشتر می یافت. اتفاقی نیست که در دوران ما ، اولین رشته تلاش ها، برای صورتبندی مجدد پدیده های طبیعی با مفاهیم پویا انجام گرفت. این صورتبندی ها درباره تصور ما از دنیا ، تقریباً تمام جنبه هایی را که می شود درک کرد در برمی گرفت.
تفسیر دنیای عینی با مفاهیم مادی، درک ارگانیسم زنده، کشف رمز درونی پیشرفت اجتماعی و تفسیر بصری رویدادها، مبارزه ای را شروع کرده اند که هنوز هم برای یافتن معیار جدیدی که به قدر کافی انعطاف پذیر باشد و بتواند هماهنگی با تغییر و تنوع پویای رویدادها گسترده و فشرده شود، ادامه دارد. در این اثار رسانه های جدید آیینه ی تمام نمای سرعت و حرکت های متناسب با زندگی امروز است.
در عصر ارتباطات بدون استمداد از رسانه ها ، تطابق با شرایط نوین بسیار سخت و گاهی غیر ممکن می نماید.
هنگامی که دربارۀ رسانه جدید سخن می گوییم، غالباً مراد استفاده هنرمندان از تکنولوژی هایی است که پیشتر در خدمت فعالیت های تجاری و استودیوهای تبلیغاتی بوده اند. معمولاً هنرمندان برای دستیابی به این تکنولوژی ها مجبور بودند تا ورود آن ها به بازار عمومی برای مصارف داخلی و سرگرم کننده، در انتظار بمانند.
چیزی که مفسرین از آن در عرصۀ هنر معاصر به عنوان tech-High یاد می کنند. لیکن مراد از رسانه در اینجا به طور خاص ، رایانه ، انواع صفحات الکترونیکی و دیجیتال و حتی تلویزیون ، تبلت و موبایل هایی هستند که به نظر می رسد مرزهای فعالیت آن ها هر روز نزدیکتر و به موازات یکدیگر درحال حرکتند.
رشد روز افزون و رقابتی آن ها و توجه به تاثیر آن در امور مختلف زندگی ، از هرکدام یک واحد چند رسانه ای پدید آورده به طوریکه هریک فرای وظیفه اصلی ، مجهز به برنامه های جنبی و کاربردی متنوعی هستند.
در این راستا کاربردهای طراحی گرافیک به ویژه قالب های گرافیکی متحرک و انیمیشن، چه از چهارچوبه های گرافیکی نظیر صفحه آرایی، منوها، دکمه ها، تصاویر، آبجکتها، متون و افکت های حرکتی و چه برنامه های آماده نظیر بازیهای رایانه ای، نرم افزارها و… در رسانه ها بیش از پیش خودنمایی می کنند که این کیفیت بیش از همه در وب قابل رویت است. یکی از شیوهه ای جذاب برای از بین بردن سکون در این رسانه ها به ویژه صفحات وب ، انیمیشن یا به عبارت بهتر گرافیک متحرک(موشن گرافیک)است.
گرافیک متحرک، به دو شکل سنتی و تعاملی در وب گسترش پیدا کرده است که این دو روش عبارتند از:
۱) لوگوها و بنرهای تبلیغاتی که در آنها از حرکت برای جذب بیشتر نگاه استفاده می شود.
۲) حرکتی (انیمیشنی) که در پاسخ به عمل کاربر اتفاق می افتد. مثلاً یک منو که با رفتن ماوس روی آن باز می شود.
امروزه این دو شکل آن چنان با یکدیگر تلفیق شده که تمایز آن ها گاه امکان ناپذیر است. ضمن اینکه تاثیر متقابل زمینه های مختلف مرتبط با وب ، و نیز پیشرفت چشمگیر آن ها موجب می شود ما شاهد شکل گیری سبکها، گرایشات و مدهای جدیدی در طراحی وب و موشن گرافیک در قالبهای مختلف باشیم.
(بخش چهارم ساخت تیزر تبلیغاتی موشن گرافیک…)
تیم محتوای تخصصی اپیزود فیلم
از لینک های زیر می توانید مطلب فوق را به اشتراک بگذارید