داستان فرعی در فیلمنامه نویسی
داستان فرعی در فیلمنامه نویسی (Subplot) به یک خط داستانی جانبی اطلاق میشود که در کنار داستان اصلی روایت میشود. این داستان فرعی معمولاً با شخصیتهای ثانویه یا حتی با شخصیتهای اصلی ارتباط دارد، اما هدف اصلی آن تقویت، تعمیق یا ارائه دیدگاههای مختلف به موضوعات و مضامین اصلی داستان است.
داستان فرعی در فیلمنامه نویسی میتواند به توسعه شخصیتها کمک کند، تعلیق ایجاد کند، یا اطلاعات پسزمینهای را ارائه دهد که برای درک بهتر داستان اصلی ضروری است. همچنین، گاهی اوقات داستان فرعی میتواند در نهایت با داستان اصلی تلاقی کند و به نحوی به نتیجهگیری یا اوج داستان کمک کند.
برای مثال، در یک فیلم عاشقانه، داستان اصلی ممکن است روی رابطهی دو شخصیت اصلی تمرکز داشته باشد، در حالی که داستان فرعی میتواند زندگی دوستان یا خانوادهی یکی از شخصیتها را به تصویر بکشد و به طور غیرمستقیم بر داستان اصلی تأثیر بگذارد.
داستان فرعی در فیلمنامه نویسی یکی از ابزارهای مهم برای غنیسازی داستان و افزودن عمق به روایت است. این داستانها، برخلاف داستان اصلی که تمرکز اصلی فیلمنامه را تشکیل میدهد، به داستانهای جانبی پرداخته و معمولاً با شخصیتهای فرعی درگیر هستند. با این حال، داستان فرعی میتواند از نظر تماتیک یا احساسی با داستان اصلی همپوشانی داشته باشد و به توسعهی موضوعات اصلی کمک کند.
نقشها و اهداف داستان فرعی:
داستان فرعی در فیلمنامه نویسی می تواند اهداف مختلفی را دنبال کند اما همه اهداف در راستای جهان فیلمنامه خواهند بود.
- توسعهی شخصیتها: داستانهای فرعی معمولاً به ما امکان میدهند تا شخصیتهای اصلی یا فرعی را بهتر بشناسیم. برای مثال، در یک فیلم اکشن، ممکن است داستان فرعی در فیلمنامه نویسی به زندگی شخصی قهرمان بپردازد و نشان دهد که او چه چالشهای احساسیای را در زندگی شخصی خود تجربه میکند.
- ایجاد تعلیق و تنش: داستانهای فرعی میتوانند به تعویق افتادن وقایع اصلی کمک کنند و از این طریق تنش و تعلیق در داستان اصلی را افزایش دهند. این امر به تماشاگر یا خواننده فرصت میدهد تا بیشتر در عمق داستان اصلی فرو رود.
- تقویت تم و مضامین: داستانهای فرعی اغلب برای کاوش در مضامین اصلی به کار میروند. مثلاً اگر تم اصلی فیلم دربارهی قدرت و فساد است، داستان فرعی میتواند نشان دهد که چگونه این تم در بخشهای دیگر زندگی شخصیتها یا جامعه نیز بازتاب دارد.
- ارائه دیدگاههای متفاوت: از طریق داستانهای فرعی، نویسنده میتواند دیدگاههای مختلفی را نسبت به موضوع اصلی ارائه دهد. این دیدگاهها میتوانند به تعمیق درک تماشاگر یا خواننده از موضوع کمک کنند.
- ارتباط با داستان اصلی: یک داستان فرعی ممکن است به گونهای طراحی شود که در نهایت با داستان اصلی تلاقی کند و به اوج یا نتیجهگیری داستان اصلی کمک کند. این تلاقی میتواند داستان را پیچیدهتر و جذابتر کند.
مثالهای کاربردی:
- سریالهای تلویزیونی: در بسیاری از سریالهای تلویزیونی، داستان فرعی در فیلمنامه نویسی نقش کلیدی دارند. به عنوان مثال، در سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones)، علاوه بر داستان اصلی مربوط به جنگ برای تاج و تخت، چندین داستان فرعی در فیلمنامه نویسی وجود دارد که به توسعهی شخصیتها و ساختار جهانی سریال کمک میکنند.
- فیلمهای عاشقانه: در یک فیلم عاشقانه، داستان فرعی ممکن است به رابطهی یکی از شخصیتهای فرعی با کسی دیگر بپردازد، یا به ما نشان دهد که شخصیت اصلی چگونه با مشکلات شخصی خود دست و پنجه نرم میکند، که این موضوع به تعمیق رابطهی اصلی کمک میکند.
- فیلمهای جنایی: در یک فیلم جنایی، داستان فرعی در فیلمنامه نویسی میتواند به زندگی شخصی کارآگاه یا جنایتکار بپردازد و نشان دهد که چگونه این زندگی بر کار یا جرایم آنها تأثیر میگذارد.
توجه به توازن:
نکتهی مهم در استفاده از داستان فرعی در فیلمنامه نویسی، توازن است. داستان فرعی در فیلمنامه نویسی نباید به حدی گسترده شود که داستان اصلی را تحتالشعاع قرار دهد، بلکه باید به گونهای باشد که هر دو داستان اصلی و فرعی به صورت مکمل در کنار هم عمل کنند.
ارتباط تماتیک:
یکی از بهترین راهها برای ایجاد یک داستان فرعی مؤثر، ارتباط دادن آن با تماتیک اصلی داستان است. برای مثال، اگر تم اصلی داستان دربارهی «آزادی» باشد، داستان فرعی میتواند به یکی از شخصیتهای فرعی بپردازد که در تلاش است از یک وضعیت محدودکننده خارج شود. این گونه داستان فرعی نه تنها به توسعهی شخصیتها کمک میکند، بلکه به تقویت و تعمیق تم اصلی داستان نیز میپردازد.
به طور خلاصه، داستان فرعی در فیلمنامه نویسی ابزاری قدرتمند در دست فیلمنامهنویس است که اگر به درستی استفاده شود، میتواند به طرز قابل توجهی کیفیت و پیچیدگی داستان را افزایش دهد.
چطور داستان فرعی در فیلمنامه نویسی بسازیم؟
ساختن یک داستان فرعی در فیلمنامه نویسی نیازمند دقت و خلاقیت است تا هم مکمل داستان اصلی باشد و هم به طور مستقل جذابیت خود را حفظ کند. در ادامه به مراحل و نکاتی اشاره میکنم که میتواند به شما در ایجاد یک داستان فرعی قوی کمک کند:
1. تعیین هدف داستان فرعی
- پرسوناژها: آیا میخواهید شخصیتهای فرعی را توسعه دهید؟ یا شاید قصد دارید جنبهای پنهان از شخصیت اصلی را آشکار کنید؟
- تماتیک: داستان فرعی باید به نحوی با تماتیک اصلی داستان در ارتباط باشد. برای مثال، اگر تم اصلی داستان شما «دوستی» است، داستان فرعی میتواند به یک رابطه دوستانه دیگر بپردازد که با چالشهای متفاوتی مواجه است.
- تعلیق و تنش: آیا میخواهید با ایجاد یک داستان فرعی، تعلیق و تنش را در داستان اصلی تقویت کنید؟
2. انتخاب شخصیتها
- شخصیتهای فرعی: معمولاً داستان فرعی به یکی از شخصیتهای فرعی مربوط میشود. این شخصیت میتواند کسی باشد که در داستان اصلی حضور دارد اما نقش کوچکتری ایفا میکند.
- ارتباط با شخصیتهای اصلی: داستان فرعی میتواند با شخصیتهای اصلی هم در ارتباط باشد، اما مهم است که این ارتباط به نحوی طبیعی و منطقی ایجاد شود.
3. ارتباط با داستان اصلی
- تلاقی با داستان اصلی: تصمیم بگیرید که آیا داستان فرعی در نهایت با داستان اصلی تلاقی خواهد داشت یا نه. اگر چنین است، این تلاقی باید به گونهای باشد که تاثیر معنیداری بر نتیجهی داستان اصلی داشته باشد.
- تقویت موضوعات اصلی: داستان فرعی میتواند به تقویت موضوعات اصلی داستان کمک کند. به عنوان مثال، اگر داستان اصلی در مورد تقابل خیر و شر است، داستان فرعی میتواند نمونهای از این تقابل را در یک مقیاس کوچکتر نشان دهد.
4. ساختار داستان فرعی
- آغاز، میانه و پایان: درست مانند داستان اصلی، داستان فرعی هم باید ساختار مشخصی داشته باشد. باید با یک نقطهی شروع جذاب آغاز شود، در میانه به چالشها و موانعی برخورد کند و در نهایت به نتیجهای برسد.
- اوج داستانی: حتی داستانهای فرعی باید یک اوج داستانی داشته باشند که در آن تنشها به نقطهی بحرانی میرسند.
5. جلوگیری از پیچیدگی بیش از حد
- سادهسازی: مهم است که داستان فرعی به اندازهی کافی ساده باشد تا بیننده یا خواننده بتواند بدون سردرگمی آن را دنبال کند.
- ارتباط معنادار: داستان فرعی نباید از داستان اصلی جدا شود. اگر داستان فرعی ارتباط معناداری با داستان اصلی ندارد، بهتر است حذف شود یا اصلاح گردد.
6. استفاده از تصاویر و نمادها
- نمادگرایی: میتوانید از نمادها و تصاویر استفاده کنید تا پیوندهای بین داستان فرعی و اصلی را تقویت کنید. برای مثال، اگر داستان اصلی در مورد نزاع بر سر منابع طبیعی است، داستان فرعی میتواند به خانوادهای بپردازد که برای بقای خود به این منابع وابسته هستند.
7. بازنویسی و اصلاح
- بررسی و بازنگری: پس از نوشتن داستان فرعی، آن را چندین بار مرور کنید تا مطمئن شوید که همخوانی لازم با داستان اصلی دارد و به طور مستقل نیز جذابیت خود را حفظ کرده است.
- تغییرات: اگر حس کردید داستان فرعی از مسیر اصلی خود خارج شده یا به درستی به داستان اصلی متصل نیست، تغییرات لازم را اعمال کنید.
مثال عملی:
فرض کنید در حال نوشتن یک فیلمنامه اکشن هستید که داستان اصلی آن در مورد یک قهرمان است که باید جلوی یک تهدید بزرگ را بگیرد. شما میتوانید یک داستان فرعی در فیلمنامه نویسی ایجاد کنید که به همسر قهرمان بپردازد، که با مشکلات شخصی و خانوادگی خود دست و پنجه نرم میکند و این مشکلات بر تصمیمات قهرمان تأثیر میگذارد. این داستان فرعی به شما اجازه میدهد تا جنبههای انسانیتر شخصیت قهرمان را نشان دهید و همچنین تماتیک اصلی فیلمنامه را تقویت کنید.
با توجه به این مراحل و نکات، میتوانید یک داستان فرعی قوی و جذاب بسازید که هم داستان اصلی را غنیتر کند و هم خودش بهطور مستقل ارزشمند باشد.
چطور تم داستان فرعی پیدا کنیم؟
پیدا کردن تم برای داستان فرعی نیز به همان اندازه که برای داستان اصلی اهمیت دارد، مهم است. تم داستان فرعی باید مکمل تم اصلی باشد و در عین حال بتواند بهصورت مستقل معنا و جذابیت خود را حفظ کند. در ادامه به مراحل و نکاتی برای پیدا کردن تم مناسب برای داستان فرعی اشاره میکنم:
1. ارتباط با تم اصلی
- تقویت یا مقابله: تم داستان فرعی میتواند به گونهای انتخاب شود که تم اصلی را تقویت کند یا حتی با آن در تضاد باشد. این تضاد میتواند به پیچیدگی بیشتر داستان و توسعهی موضوعات اصلی کمک کند.
- انعکاس تم اصلی: تم داستان فرعی میتواند انعکاسی از تم اصلی باشد، اما در مقیاسی کوچکتر یا با زاویهای متفاوت. مثلاً اگر تم اصلی داستان «رستگاری» است، تم داستان فرعی میتواند به «بخشش» یا «فداکاری» بپردازد.
2. بررسی شخصیتهای فرعی
- نیازها و چالشها: به شخصیتهای فرعی داستان نگاه کنید و ببینید چه نیازها یا چالشهایی دارند. این نیازها و چالشها میتوانند به شما در یافتن تم داستان فرعی کمک کنند.
- توسعه شخصیتها: اگر میخواهید شخصیتهای فرعی را بهتر بشناسید، به مسائل و دغدغههای آنها فکر کنید. تم داستان فرعی میتواند بر اساس این دغدغهها شکل بگیرد.
3. استفاده از موضوعات جانبی داستان اصلی
- پیامهای جانبی: داستان اصلی ممکن است پیامهای جانبی یا موضوعات دیگری داشته باشد که میتوانند پایهی تم داستان فرعی باشند. به عنوان مثال، اگر داستان اصلی به موضوع «عدالت» میپردازد، داستان فرعی میتواند به «انتقام» یا «قانون» بپردازد.
- نقاط ضعف و قوت داستان اصلی: تم داستان فرعی میتواند به تقویت نقاط ضعف داستان اصلی یا نمایش نقاط قوت آن کمک کند. این کار باعث میشود داستان فرعی بهطور مؤثرتری با داستان اصلی همخوانی داشته باشد.
4. کاوش در تضادها و تعارضها
- تضادهای درونی شخصیتها: به تضادهای درونی شخصیتهای فرعی فکر کنید. این تضادها میتوانند الهامبخش تم داستان فرعی باشند.
- تضادهای بیرونی: اگر داستان اصلی بر اساس تضادهای خارجی بنا شده است، داستان فرعی میتواند به تضادهای داخلی شخصیتها بپردازد و بالعکس.
5. توجه به موضوعات کمتر پرداختهشده
- ابعاد متفاوت: تم داستان فرعی میتواند ابعاد متفاوتی از موضوع اصلی را بررسی کند که در داستان اصلی کمتر به آن پرداخته شده است. برای مثال، اگر داستان اصلی بر مسائل سیاسی تمرکز دارد، داستان فرعی میتواند به تأثیرات شخصی و خانوادگی این مسائل بپردازد.
- جنبههای احساسی یا فلسفی: تم داستان فرعی میتواند به جنبههای احساسی یا فلسفی داستان اصلی بپردازد که در داستان اصلی جایگاهی فرعی دارند.
6. هماهنگی با ساختار و سبک
- تناسب با سبک: تم داستان فرعی باید با سبک و لحن کلی داستان همخوانی داشته باشد. برای مثال، اگر داستان اصلی در ژانر درام است، تم داستان فرعی نیز باید با فضای دراماتیک سازگار باشد.
- پیوند با داستان اصلی: حتی اگر تم داستان فرعی متفاوت است، باید به نحوی با داستان اصلی پیوند داشته باشد، بهگونهای که تماشاگر یا خواننده این پیوند را احساس کند.
7. آزمایش و تطبیق
- آزمون تمها: چند تم مختلف را برای داستان فرعی خود امتحان کنید و ببینید کدام یک بهتر با داستان اصلی همخوانی دارد و به توسعه آن کمک میکند.
- تطبیق با داستان اصلی: مطمئن شوید که تم داستان فرعی با تم اصلی تناقض ندارد یا در صورت تناقض، این تضاد به شکلی هدفمند و معنادار ایجاد شده است.
مثالها:
- در یک داستان جنایی: اگر تم اصلی دربارهی «عدالت» است، تم داستان فرعی میتواند به «بخشش» یا «انتقام» بپردازد و تضاد بین این مفاهیم را برجسته کند.
- در یک فیلم عاشقانه: اگر تم اصلی «عشق» است، تم داستان فرعی میتواند به «از دست دادن» یا «وفاداری» بپردازد و ابعاد مختلف عشق را نمایش دهد.
- در یک داستان ماجراجویی: اگر تم اصلی «قهرمانی» است، تم داستان فرعی میتواند به «ترس» یا «مسئولیت» بپردازد و عمق بیشتری به شخصیتها بدهد.
نتیجهگیری:
تم داستان فرعی باید بهگونهای انتخاب شود که مکمل تم اصلی باشد و در عین حال بتواند به طور مستقل هم جذاب و معنادار باشد. با تمرکز بر ارتباط تم فرعی با داستان اصلی، بررسی شخصیتهای فرعی، و استفاده از تضادها و تعارضها، میتوانید تمی پیدا کنید که داستان فرعی را غنیتر کند و به توسعهی داستان اصلی کمک کند.
تیم محتوای تخصصی اپیزود فیلم
از لینک های زیر می توانید مطلب فوق را به اشتراک بگذارید