پرفورمنس مارکتینگ چیست؟
پرفورمنس مارکتینگ (Performance Marketing) یا بازاریابی عملکردی به استراتژیای در حوزه بازاریابی دیجیتال گفته میشود که در آن تبلیغدهندگان تنها زمانی هزینه پرداخت میکنند که نتیجه مشخص و قابل اندازهگیری از تبلیغات حاصل شده باشد. این نتایج معمولاً شامل اقداماتی مانند کلیک، نصب اپلیکیشن، ثبتنام در یک سایت، خرید محصول یا هر نوع تعامل هدفگذاری شدهی دیگری است. در واقع، برخلاف مدلهای سنتی تبلیغات که هزینه به صورت پیشپرداخت یا بهصورت ثابت پرداخت میشود، در پرفورمنس مارکتینگ هزینهها بر اساس عملکرد واقعی و مؤثر محاسبه میشوند.
اجزای اصلی پرفورمنس مارکتینگ
پرفورمنس مارکتینگ به طور کلی از چند جزء اساسی تشکیل شده است:
- هدفگذاری (Goal Setting): در پرفورمنس مارکتینگ، تبلیغدهندگان ابتدا اهداف مشخصی را برای کمپین خود تعیین میکنند. این اهداف میتوانند شامل کلیکهای بیشتر، نرخ تبدیل بالا (Conversion Rate)، ثبتنام کاربران، دانلود اپلیکیشن، فروش بیشتر و غیره باشند. این اهداف باید دقیق و قابل اندازهگیری باشند.
- مدلهای پرداخت (Payment Models): یکی از ویژگیهای اصلی پرفورمنس مارکتینگ استفاده از مدلهای پرداختی است که تنها بر اساس عملکرد کاربر و میزان دستیابی به اهداف معین شده محاسبه میشوند. برخی از رایجترین این مدلها عبارتاند از:
- CPC (Cost per Click): تبلیغدهنده تنها زمانی هزینه پرداخت میکند که کاربری بر روی تبلیغ کلیک کند.
- CPA (Cost per Action): در این مدل، تبلیغدهنده تنها زمانی هزینه میکند که کاربر اقدام مشخصی انجام دهد، مانند خرید محصول یا ثبتنام در سایت.
- CPM (Cost per Mille): این مدل به ازای هر هزار نمایش (Impressions) محاسبه میشود و در برخی موارد از آن استفاده میشود.
- CPL (Cost per Lead): تبلیغدهنده بر اساس تعداد لیدهای جذب شده (مانند پر کردن فرم یا ثبتنام) هزینه پرداخت میکند.
- CPS (Cost per Sale): هزینهها بر اساس تعداد فروشهای ایجاد شده از طریق تبلیغات محاسبه میشود.
- پلتفرمها و کانالهای بازاریابی (Marketing Channels): پرفورمنس مارکتینگ معمولاً در بسترهای آنلاین مختلف و متنوعی انجام میشود. هر یک از این بسترها ابزارها و تکنیکهای خاص خود را برای بهینهسازی عملکرد و رسیدن به اهداف تعیین شده دارند:
- تبلیغات در موتورهای جستجو (Search Engine Marketing – SEM): تبلیغدهندگان به ازای کلیکهای کاربران بر روی تبلیغاتشان در نتایج جستجو (مانند گوگل) هزینه پرداخت میکنند.
- تبلیغات نمایشی (Display Advertising): شامل تبلیغات بنری، ویدئویی و تصاویر تعاملی در سایتها و اپلیکیشنها است.
- تبلیغات شبکههای اجتماعی (Social Media Advertising): تبلیغات در پلتفرمهایی مثل فیسبوک، اینستاگرام، لینکدین و توییتر که اغلب مبتنی بر کلیک یا تعامل با پستها هستند.
- ایمیل مارکتینگ (Email Marketing): ارسال ایمیلهای تبلیغاتی هدفمند برای کاربران ثبتنام شده که به هدفهایی مثل افزایش فروش یا جذب لید کمک میکنند.
- ابزارهای تحلیل و ردیابی (Tracking and Analytics): استفاده از ابزارهای پیشرفته برای اندازهگیری عملکرد کمپینها ضروری است. ابزارهای ردیابی به تبلیغدهندگان اجازه میدهند تا عملکرد کمپینهای خود را به صورت دقیق نظارت کرده و بازگشت سرمایه (ROI) را ارزیابی کنند. برخی از ابزارهای رایج در این زمینه عبارتند از:
- Google Analytics: برای بررسی عملکرد وبسایت و دنبال کردن تبدیلها و رفتار کاربران.
- Facebook Pixel: برای پیگیری عملکرد تبلیغات فیسبوک و اینستاگرام.
- UTM Codes: برای افزودن پارامترهای ردیابی به لینکهای تبلیغاتی و بررسی جزئیتر منابع ترافیک.
- بهینهسازی کمپینها (Campaign Optimization): یکی از مزایای پرفورمنس مارکتینگ امکان بهینهسازی مداوم کمپینها است. تبلیغدهندگان میتوانند بر اساس دادههای بهدست آمده از ابزارهای تحلیل، کمپینهای خود را بهبود بخشند. این بهینهسازی ممکن است شامل تغییر محتوای تبلیغات، تغییر استراتژی هدفگذاری، تنظیم بودجه، یا حتی تغییر بستر تبلیغاتی باشد.
مزایای پرفورمنس مارکتینگ
- ریسک کمتر: در پرفورمنس مارکتینگ تبلیغدهندگان تنها زمانی هزینه میکنند که به نتایج مشخص دست یابند، بنابراین ریسک مالی کاهش پیدا میکند.
- قابل اندازهگیری بودن: از آنجا که عملکرد هر کمپین بر اساس دادههای واقعی و قابل پیگیری سنجیده میشود، تبلیغدهندگان میتوانند بهطور دقیق اثرات تبلیغات خود را ارزیابی کرده و در صورت نیاز آنها را اصلاح کنند.
- بازگشت سرمایه بهتر (ROI): چون پرداختها بر اساس نتایج واقعی انجام میشود، امکان دستیابی به بازگشت سرمایه بالاتر در مقایسه با تبلیغات سنتی بیشتر است.
- هدفگذاری دقیق: پرفورمنس مارکتینگ به تبلیغدهندگان این امکان را میدهد که بهصورت دقیقتر به مخاطبان هدف خود دسترسی پیدا کنند و کمپینهایی با هدفگذاری جغرافیایی، دموگرافیکی، و رفتاری اجرا کنند.
- انعطافپذیری بالا: پرفورمنس مارکتینگ به تبلیغدهندگان اجازه میدهد که بهسرعت استراتژیها و کمپینهای خود را بر اساس عملکردشان تغییر دهند و در کوتاهمدت واکنشهای سریع به نیازهای بازار داشته باشند.
چالشها و محدودیتهای پرفورمنس مارکتینگ
- نیاز به تخصص فنی: پرفورمنس مارکتینگ نیاز به آگاهی عمیق از ابزارهای ردیابی و تحلیل داده دارد. تبلیغدهندگان باید قادر باشند کمپینها را بهدرستی تنظیم و بهینهسازی کنند.
- هزینههای اولیه تبلیغات: ممکن است که برای بهینهسازی و اجرای کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ نیاز به بودجهای اولیه باشد تا کمپینها به درستی تست و بهینهسازی شوند.
- رقابت بالا: به دلیل بازدهی بالای این مدل تبلیغاتی، بسیاری از برندها به دنبال اجرای کمپینهای پرفورمنس مارکتینگ هستند و این موضوع منجر به افزایش رقابت و هزینهها میشود.
پرفورمنس مارکتینگ به دلیل تمرکز بر نتایج واقعی و ملموس و بهینهسازی هزینههای تبلیغاتی، یک استراتژی مهم و پرطرفدار در دنیای بازاریابی دیجیتال است. این رویکرد به تبلیغدهندگان کمک میکند تا بیشترین بهرهوری را از بودجه تبلیغاتی خود کسب کنند و بهطور دقیق نتایج فعالیتهای تبلیغاتی خود را ارزیابی کنند. برای موفقیت در پرفورمنس مارکتینگ، استفاده از ابزارهای تحلیل داده و بهینهسازی مداوم کمپینها ضروری است.
بهینهسازی پرفورمنس مارکتینگ فرآیندی پویا و مداوم است که هدف آن افزایش کارایی و بازدهی کمپینهای تبلیغاتی و در نهایت افزایش بازگشت سرمایه (ROI) است. برای بهینهسازی این نوع بازاریابی، مجموعهای از اقدامات و استراتژیهای مختلف باید به کار گرفته شود. در ادامه، گامهای کلیدی برای بهینهسازی پرفورمنس مارکتینگ توضیح داده میشود:
1. تعریف دقیق اهداف و KPIها
اولین گام برای بهینهسازی، تعیین دقیق اهداف و شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) است. بدون داشتن اهداف مشخص، نمیتوان عملکرد کمپین را به درستی ارزیابی و بهینه کرد. این اهداف ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- افزایش نرخ کلیک (CTR)
- کاهش هزینه به ازای هر کلیک (CPC)
- افزایش نرخ تبدیل (Conversion Rate)
- کاهش هزینه به ازای هر تبدیل (CPA)
- افزایش فروش یا لید
بهینهسازی هدفمند به معنای تمرکز بر معیارهای مهم برای کسبوکار است و باید به صورت مداوم ارزیابی و بهروزرسانی شود.
2. بهینهسازی مخاطب هدف
انتخاب دقیق مخاطبان هدف یکی از عوامل حیاتی موفقیت در پرفورمنس مارکتینگ است. برای بهینهسازی این بخش میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
- تحلیل دموگرافیک: شناسایی مخاطبان بر اساس ویژگیهایی مثل سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی.
- رفتار کاربران: تحلیل رفتار کاربران شامل کلیکها، خریدها و تعاملات قبلی برای بهتر هدفگذاری کردن مخاطبان.
- استفاده از تکنیکهای بازاریابی مجدد (Remarketing): با استفاده از دادههای قبلی کاربرانی که با سایت یا محصول شما تعامل داشتهاند، میتوانید آنها را دوباره هدف قرار دهید.
- ایجاد مخاطبان مشابه (Lookalike Audiences): با استفاده از دادههای کاربران موجود، میتوانید مخاطبانی مشابه را از طریق پلتفرمهایی مثل فیسبوک یا گوگل هدفگذاری کنید.
3. بهینهسازی محتوا و خلاقیتهای تبلیغاتی
محتوای تبلیغاتی و خلاقیتهای بصری تأثیر زیادی بر جذب کاربر و نرخ تبدیل دارند. بنابراین:
- A/B تستینگ (A/B Testing): همواره تبلیغات خود را با نسخههای مختلف (مثلاً دو نوع عنوان یا تصویر متفاوت) تست کنید تا ببینید کدام نسخه عملکرد بهتری دارد.
- پیام و فراخوان به عمل (Call to Action): استفاده از فراخوانهای روشن و جذاب باعث میشود کاربران به سرعت متوجه شوند که باید چه اقدامی انجام دهند. تست CTAهای مختلف میتواند تأثیر بسزایی در بهبود نرخ تبدیل داشته باشد.
- ارتقاء طراحی بصری: استفاده از تصاویر و ویدئوهای با کیفیت بالا و بهروز میتواند به جذب مخاطب کمک کند. از طراحیهای ساده و مدرن بهره ببرید.
4. بهینهسازی بودجه و پیشنهادات قیمتی (Bid Management)
مدیریت هوشمندانه بودجه تبلیغاتی از دیگر عوامل کلیدی است:
- بودجهبندی پویا: بودجه را به تبلیغات یا کانالهایی اختصاص دهید که بهترین نتایج را دارند و منابع را از کمپینهایی که عملکرد ضعیفی دارند کاهش دهید.
- استفاده از استراتژیهای هوشمند پیشنهادات قیمتی: ابزارهای تبلیغاتی مانند گوگل ادز و فیسبوک گزینههایی برای مدیریت خودکار پیشنهادات قیمتی دارند که بر اساس اهداف کمپین تنظیم میشود. این گزینهها میتوانند به شما کمک کنند تا هزینه به ازای هر کلیک یا تبدیل را کاهش دهید.
- نظارت مستمر بر CPA و CPC: همواره بر هزینه به ازای هر کلیک (CPC) و هزینه به ازای هر اقدام (CPA) نظارت داشته باشید و در صورت نیاز پیشنهادات خود را برای کاهش هزینهها تنظیم کنید.
5. تحلیل دادهها و بهینهسازی با ابزارهای آنالیتیکس
استفاده از ابزارهای تحلیل داده برای بررسی عملکرد کمپینها بسیار ضروری است. این ابزارها اطلاعات دقیقی از رفتار کاربران ارائه میدهند و به شما کمک میکنند نقاط ضعف و قوت کمپین را شناسایی کنید:
- Google Analytics: با استفاده از این ابزار میتوانید رفتار کاربران در سایت خود را ردیابی کنید، مانند نرخ پرش (Bounce Rate)، مسیرهای تبدیل، و نقاط خروج از سایت.
- Google Ads & Facebook Ads Manager: این پلتفرمها ابزارهای تحلیلی قدرتمندی دارند که به شما اجازه میدهند عملکرد تبلیغات خود را از نظر کلیکها، نرخ تبدیل و هزینهها ارزیابی کنید.
- UTM Codes: با استفاده از کدهای UTM میتوانید منبع دقیق ترافیک و عملکرد کانالهای مختلف را بهتر ردیابی کنید.
- Heatmaps و Session Recordings: ابزارهایی مثل Hotjar و Crazy Egg کمک میکنند تا رفتار کاربران را بر روی سایت خود ببینید و متوجه شوید که چگونه با محتوا و تبلیغات تعامل دارند.
6. بهینهسازی صفحه فرود (Landing Page Optimization)
صفحه فرود یا Landing Page جایی است که کاربران پس از کلیک بر روی تبلیغات شما به آن هدایت میشوند. بهینهسازی این صفحه اهمیت زیادی دارد زیرا ارتباط مستقیمی با نرخ تبدیل دارد:
- سرعت بارگذاری صفحه: صفحات باید سریع بارگذاری شوند، زیرا صفحات کند باعث افزایش نرخ خروج و کاهش نرخ تبدیل میشوند.
- محتوای متناسب و مرتبط: محتوای صفحه فرود باید دقیقاً با تبلیغ مطابقت داشته باشد و به کاربران اطلاعات مرتبط و مورد انتظار را ارائه دهد.
- طراحی ساده و کاربرپسند: طراحی صفحه فرود باید واضح و بدون حواسپرتی باشد. از فرمهای ساده، دکمههای CTA بزرگ و قابل مشاهده و مسیر تبدیل واضح استفاده کنید.
- تست مداوم صفحه فرود: مانند تبلیغات، صفحات فرود نیز باید به صورت مستمر تست A/B شوند تا نسخههای مختلف بررسی شوند و بهترین عملکرد انتخاب شود.
7. بازاریابی چندکاناله (Multi-channel Marketing)
بهینهسازی پرفورمنس مارکتینگ به معنای استفاده از چندین کانال تبلیغاتی برای جذب و تعامل با کاربران است. استفاده از کانالهای مختلف مانند تبلیغات جستجویی، شبکههای اجتماعی، تبلیغات نمایشی و ایمیل مارکتینگ، امکان دسترسی به مخاطبان گستردهتر و افزایش شانس موفقیت را فراهم میکند:
- یکپارچهسازی کانالها: از ابزارهایی استفاده کنید که عملکرد تبلیغات در کانالهای مختلف را به صورت یکپارچه تحلیل میکنند تا به طور مؤثرتر کمپینها را مدیریت کنید.
- پیام یکپارچه: اطمینان حاصل کنید که پیام و برندینگ شما در تمامی کانالها یکپارچه و همسان باشد تا تجربه کاربری یکپارچهای ایجاد شود.
8. استفاده از اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
بسیاری از ابزارهای بازاریابی امکان اتوماسیون فرآیندهای مختلف را فراهم میکنند که به شما کمک میکند تا به طور خودکار اقدامات مختلف را انجام دهید:
- اتوماسیون تبلیغات: استفاده از ابزارهایی مثل Google Ads Automation برای مدیریت پیشنهادات قیمتی، زمانبندی تبلیغات و بهینهسازی روزانه.
- اتوماسیون ایمیل مارکتینگ: ارسال خودکار ایمیلهای شخصیسازی شده بر اساس رفتار و تعامل کاربران.
- اتوماسیون فرآیندهای پیگیری (Lead Nurturing): ابزارهای اتوماسیون به شما کمک میکنند تا به طور خودکار لیدها را پیگیری و پرورش دهید تا در نهایت تبدیل به مشتری شوند.
بهینهسازی پرفورمنس مارکتینگ یک فرآیند چندمرحلهای و پیچیده است که نیاز به تجزیه و تحلیل مستمر، آزمون و خطا، و استفاده از ابزارهای مختلف دارد. موفقیت در این حوزه به ترکیبی از تعیین دقیق اهداف، شناخت مخاطبان، بهبود محتوا و صفحات فرود، و مدیریت هوشمندانه بودجه و پیشنهادات قیمتی بستگی دارد. با استفاده از این راهبردها، میتوانید عملکرد کمپینهای تبلیغاتی خود را به حداکثر برسانید و بازگشت سرمایه بالاتری داشته باشید.
نمونه های موفق پرفورمنس مارکتینگ
نمونههای موفق پرفورمنس مارکتینگ از شرکتها و برندهای مختلف میتواند بهعنوان منبع الهام برای کسبوکارها عمل کند. این شرکتها توانستهاند با استفاده از استراتژیهای دقیق و هدفمند، کمپینهای بازاریابی موفقی را اجرا کنند و نتایج قابل توجهی به دست آورند. در ادامه به چند نمونه موفق از پرفورمنس مارکتینگ اشاره میکنیم:
1. آمازون (Amazon)
استراتژی: آمازون از بازاریابی همکاری در فروش (Affiliate Marketing) برای افزایش فروش و جذب مشتری استفاده میکند. این شرکت از برنامه همکاری در فروش (Amazon Associates) بهره میبرد که به سایتها و وبلاگنویسان اجازه میدهد محصولات آمازون را تبلیغ کنند و به ازای هر فروش، کمیسیون دریافت کنند.
موفقیت:
- برنامه همکاری در فروش آمازون یکی از بزرگترین و موفقترین برنامههای همکاری در فروش جهان است.
- این استراتژی به آمازون کمک کرد تا به سرعت سهم بازار خود را در بخش خردهفروشی آنلاین افزایش دهد و محصولات خود را به مشتریان جدید معرفی کند.
2. نتفلیکس (Netflix)
استراتژی: نتفلیکس از تبلیغات مبتنی بر عملکرد (Performance-Based Ads) و بازاریابی مجدد (Retargeting) برای جذب کاربران جدید استفاده میکند. آنها تبلیغات خود را به صورت هدفمند در کانالهای مختلف مانند گوگل، فیسبوک و اینستاگرام اجرا میکنند و کاربران قبلی را که با پلتفرم تعامل داشتهاند، مجدد هدف قرار میدهند.
موفقیت:
- با استفاده از بازاریابی مجدد، نتفلیکس توانست کاربران جدید را به سیستم خود جذب کند و نرخ تبدیل خود را به شدت افزایش دهد.
- کمپینهای تبلیغاتی نتفلیکس به دلیل استفاده از محتوای ویدئویی و پیشنهادات سفارشی (پیشنهادهای براساس علاقهمندیها) بسیار موفق بوده است.
3. اوبر (Uber)
استراتژی: اوبر برای گسترش سریع در بازارهای جدید، از پرفورمنس مارکتینگ در ترکیب با بازاریابی مشارکتی و کمپینهای تخفیف استفاده کرد. اوبر به کاربران جدید کدهای تخفیف و پیشنهادات ویژه ارائه میدهد و از طریق تبلیغات در شبکههای اجتماعی و گوگل، مشتریان جدیدی را جذب میکند.
موفقیت:
- کمپینهای اوبر به سرعت در سراسر جهان موفق شد و باعث شد که شرکت در مدت کوتاهی سهم بزرگی از بازار حمل و نقل اشتراکی را در اختیار بگیرد.
- با استفاده از مدل CPA (هزینه به ازای اقدام)، اوبر توانست هزینههای تبلیغاتی خود را بهینه کند و نتایج بهتری از کمپینها بگیرد.
4. ایر بیانبی (Airbnb)
استراتژی: Airbnb از بازاریابی محتوایی و تبلیغات هدفمند استفاده میکند. آنها با استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربران و بازاریابی ویدیویی، مشتریان بالقوه را جذب میکنند. علاوه بر این، از ابزارهای تبلیغاتی گوگل و فیسبوک برای هدفگیری دقیق مخاطبان بهره میبرند.
موفقیت:
- با استفاده از تبلیغات هدفمند، Airbnb توانست تجربه سفر سفارشیشدهای به مشتریان ارائه دهد و نرخ تبدیل بسیار بالایی به دست آورد.
- کمپینهای ویدیویی و تبلیغاتی آنها باعث افزایش آگاهی عمومی و جذب بیشتر مسافران و میزبانان جدید شد.
5. دیجیکالا (Digikala)
استراتژی: دیجیکالا به عنوان بزرگترین فروشگاه آنلاین ایران، از ترکیبی از تبلیغات PPC (پرداخت به ازای کلیک)، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی محتوایی استفاده میکند. همچنین از بازاریابی مجدد برای هدف قرار دادن کاربرانی که قبلاً از سایت بازدید کردهاند بهره میبرد.
موفقیت:
- دیجیکالا توانست با استفاده از Google Ads و تبلیغات در شبکههای اجتماعی، ترافیک و فروش خود را به شدت افزایش دهد.
- نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در کمپینهای تبلیغاتی دیجیکالا بسیار بالا بوده است، به طوری که بخش بزرگی از فروش خود را از طریق این کمپینها انجام میدهد.
6. Shopify
استراتژی: Shopify از تبلیغات هدفمند و بازاریابی مشارکتی برای جذب مشتریان جدید و گسترش برند خود استفاده میکند. این شرکت از Google Ads و Facebook Ads به طور گسترده برای نمایش تبلیغات به صاحبان کسبوکارهای کوچک استفاده میکند و در عین حال از برنامه همکاری در فروش برای تبلیغ توسط افراد و سایتهای شخص ثالث بهره میبرد.
موفقیت:
- Shopify با اجرای پرفورمنس مارکتینگ توانست به یکی از بزرگترین پلتفرمهای تجارت الکترونیک در جهان تبدیل شود.
- استفاده از ابزارهای دقیق برای هدفگیری مخاطبان خاص باعث شد تا این شرکت بهصورت بهینه به مشتریان جدید دسترسی پیدا کند.
7. Zappos
استراتژی: Zappos یکی از برندهایی است که از تبلیغات مبتنی بر جستجو (Google Search Ads) و تبلیغات نمایشی برای بهبود نرخ تبدیل و افزایش فروش استفاده میکند. این شرکت همچنین از مدل CPA (هزینه به ازای اقدام) برای بهینهسازی تبلیغات خود بهره میبرد.
موفقیت:
- Zappos توانست با هدفگذاری دقیق از طریق تبلیغات گوگل، مشتریان جدیدی را به دست آورد و نرخ بازگشت سرمایه خود را به شدت افزایش دهد.
- تبلیغات هدفمند و استفاده از بهینهسازی نرخ تبدیل باعث شد که این شرکت به یکی از موفقترین فروشگاههای آنلاین کفش تبدیل شود.
8. نیویورک تایمز (New York Times)
استراتژی: نیویورک تایمز از بازاریابی مبتنی بر عملکرد برای جذب مشترکین جدید استفاده میکند. این شرکت از تبلیغات در گوگل و فیسبوک برای هدفگیری مخاطبانی که به دنبال اخبار و مقالات کیفی هستند، بهره میبرد. همچنین از تکنیکهای بازاریابی محتوایی و ایمیل مارکتینگ برای حفظ مشتریان استفاده میکند.
موفقیت:
- نیویورک تایمز با استفاده از تبلیغات هدفمند توانست مشترکین دیجیتال خود را افزایش دهد.
- استفاده از دادههای دقیق و تحلیلهای مبتنی بر رفتار کاربران به این شرکت کمک کرد تا نرخ تبدیل خود را بهبود بخشد و هزینههای تبلیغاتی خود را بهینهسازی کند.
این نمونههای موفق نشان میدهند که پرفورمنس مارکتینگ میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر رشد کسبوکار داشته باشد. استفاده از تبلیغات هدفمند، بازاریابی مجدد، تحلیل دادهها و مدیریت بهینه بودجه تبلیغاتی از جمله عواملی است که به موفقیت این کمپینها کمک کرده است. برای کسبوکارهایی که به دنبال افزایش فروش و بهبود نرخ تبدیل هستند، الهام گرفتن از این نمونهها و بهکارگیری استراتژیهای مشابه میتواند بسیار مفید باشد.
تیم محتوای تخصصی اپیزود فیلم
از لینک های زیر می توانید مطلب فوق را به اشتراک بگذارید