درس هایی از سینما

درس هایی از سینما

درس هایی از سینما

مقدمه

سینما به عنوان یکی از هنرهای هفتم، نه تنها یک وسیله برای سرگرمی، بلکه یک ابزار آموزشی قوی و تأثیرگذار است که می‌تواند بینندگان را به تفکر وادارد، الهام‌بخش باشد و درس‌های مهمی را به آن‌ها بیاموزد. از طریق داستان‌ها، شخصیت‌ها و تصاویر، سینما می‌تواند تجربه‌های زندگی را به شکلی ملموس و قابل فهم ارائه دهد. در این مقاله، به بررسی جامع و مفصل درس‌هایی که می‌توان از سینما گرفت می‌پردازیم و توضیح می‌دهیم که چگونه فیلم‌ها می‌توانند به عنوان منابع آموزشی ارزشمندی عمل کنند.

بخش اول: درس‌های انسانی

1.1. همدلی و درک دیگران

یکی از بزرگ‌ترین درس‌هایی که سینما به ما می‌آموزد، اهمیت همدلی و درک دیگران است. فیلم‌ها با نشان دادن زندگی‌ها و تجربیات متنوع شخصیت‌ها، به ما کمک می‌کنند تا دنیای اطراف خود را از دیدگاه‌های مختلف ببینیم.

مثال:

فیلم “زندگی زیباست” (Life is Beautiful) به کارگردانی روبرتو بنینی، داستان مردی است که در خلال جنگ جهانی دوم و در اردوگاه‌های کار اجباری تلاش می‌کند تا روحیه فرزندش را حفظ کند. این فیلم به ما نشان می‌دهد که چگونه عشق و خلاقیت می‌تواند در مواجهه با سختی‌ها، امید را زنده نگه دارد و ما را به همدلی با دیگران تشویق می‌کند.

1.2. مواجهه با ترس‌ها و شکست‌ها

فیلم‌ها اغلب داستان‌هایی از غلبه بر ترس‌ها و شکست‌ها را روایت می‌کنند. این داستان‌ها به ما می‌آموزند که چگونه با مشکلات روبرو شویم و از آن‌ها به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کنیم.

مثال:

فیلم “راکی” (Rocky) به کارگردانی جان جی. آویلدسن، داستان یک بوکسور ناشناخته است که فرصتی برای مبارزه با قهرمان جهان پیدا می‌کند. راکی با تلاش و تمرین سخت، نه تنها به مبارزه ادامه می‌دهد بلکه به خودباوری و شجاعت دست می‌یابد. این فیلم به ما می‌آموزد که تسلیم نشدن و تلاش مستمر می‌تواند به موفقیت منجر شود.

بخش دوم: درس‌های فرهنگی و اجتماعی

2.1. شناخت و احترام به تنوع فرهنگی

سینما به ما امکان می‌دهد تا با فرهنگ‌ها، آداب و رسوم و باورهای مختلف آشنا شویم و احترام به تنوع فرهنگی را بیاموزیم. فیلم‌های بین‌المللی می‌توانند پل‌های ارتباطی بین فرهنگ‌ها بسازند و فهم و درک متقابل را تقویت کنند.

مثال:

فیلم “خاطرات یک گیشا” (Memoirs of a Geisha) به کارگردانی راب مارشال، ما را به دنیای گیشاهای ژاپنی در اوایل قرن بیستم می‌برد. این فیلم با نشان دادن جزئیات فرهنگ و سنت‌های ژاپنی، به ما کمک می‌کند تا ارزش‌ها و زیبایی‌های فرهنگی متفاوت را بشناسیم و احترام بگذاریم.

2.2. آگاهی از مسائل اجتماعی

سینما می‌تواند ابزار قدرتمندی برای افزایش آگاهی در مورد مسائل اجتماعی مختلف باشد. فیلم‌ها می‌توانند به موضوعاتی همچون نابرابری اجتماعی، تبعیض، حقوق بشر و تغییرات اقلیمی بپردازند و بینندگان را به فکر وادارند.

مثال:

فیلم “12 سال بردگی” (12 Years a Slave) به کارگردانی استیو مک‌کوئین، داستان واقعی سالومون نورثاپ، مرد سیاه‌پوستی که به اشتباه به بردگی گرفته شد، را روایت می‌کند. این فیلم به ما یادآوری می‌کند که چگونه نژادپرستی و بی‌عدالتی اجتماعی می‌تواند زندگی انسان‌ها را تحت تأثیر قرار دهد و نیاز به مبارزه با این مسائل را نشان می‌دهد.

بخش سوم: درس‌های تاریخی

3.1. آشنایی با وقایع تاریخی

فیلم‌های تاریخی می‌توانند به ما کمک کنند تا وقایع و شخصیت‌های مهم تاریخی را بشناسیم و از تجربیات گذشته یاد بگیریم. این فیلم‌ها می‌توانند به ما بینش عمیق‌تری در مورد تاریخ و تأثیرات آن بر زندگی امروز بدهند.

مثال:

فیلم “فهرست شیندلر” (Schindler’s List) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، داستان اسکار شیندلر، تاجر آلمانی که جان صدها یهودی را در خلال هولوکاست نجات داد، را روایت می‌کند. این فیلم به ما یادآوری می‌کند که چگونه شجاعت و انسانیت می‌تواند در مواجهه با شر و بی‌عدالتی نقش مهمی ایفا کند.

3.2. تحلیل و نقد تاریخ

سینما می‌تواند به عنوان ابزاری برای تحلیل و نقد تاریخ عمل کند. فیلم‌ها می‌توانند زوایای مختلف یک واقعه تاریخی را بررسی کنند و به بینندگان کمک کنند تا دیدگاه‌های مختلف را بشناسند و از آنها درس بگیرند.

مثال:

فیلم “مونیخ” (Munich) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، به تحلیل و نقد عملیات انتقام‌جویانه‌ای که پس از حمله تروریستی در المپیک مونیخ 1972 صورت گرفت، می‌پردازد. این فیلم به ما نشان می‌دهد که چگونه انتقام‌جویی می‌تواند عواقب پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی داشته باشد و به ما یادآوری می‌کند که تصمیمات سیاسی و نظامی نیاز به تحلیل و تفکر دقیق دارند.

درس هایی از سینما

بخش چهارم: درس‌های اخلاقی

4.1. اهمیت صداقت و درستی

بسیاری از فیلم‌ها به ما یادآوری می‌کنند که صداقت و درستی از ارزش‌های اساسی زندگی هستند. این فیلم‌ها نشان می‌دهند که چگونه انتخاب‌های اخلاقی می‌تواند بر زندگی انسان‌ها تأثیر بگذارد.

مثال:

فیلم “تغییر مسیر” (Changing Lanes) به کارگردانی راجر میچل، داستان دو مرد را روایت می‌کند که پس از یک تصادف رانندگی، وارد یک جنگ روانی می‌شوند. این فیلم به ما نشان می‌دهد که چگونه صداقت و درستی می‌تواند از وقوع حوادث بدتر جلوگیری کند و به حل مشکلات کمک کند.

4.2. مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی

فیلم‌ها می‌توانند به ما اهمیت مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی در قبال اعمال و تصمیماتمان را بیاموزند. این درس‌ها به ما کمک می‌کند تا در زندگی روزمره خود بهتر عمل کنیم و تصمیمات بهتری بگیریم.

مثال:

فیلم “گناهکار” (The Guilty) به کارگردانی آنتوان فوکوآ، داستان یک افسر پلیس را روایت می‌کند که باید در قبال تصمیمات گذشته‌اش پاسخگو باشد. این فیلم به ما یادآوری می‌کند که چگونه مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی می‌تواند تأثیرات عمیقی بر زندگی ما و دیگران داشته باشد.

بخش پنجم: درس‌های روانشناختی

5.1. شناخت و مدیریت احساسات

فیلم‌ها می‌توانند به ما کمک کنند تا احساسات خود را بهتر بشناسیم و مدیریت کنیم. از طریق مشاهده واکنش‌های شخصیت‌ها به موقعیت‌های مختلف، می‌توانیم راه‌های بهتری برای مدیریت احساسات خود بیاموزیم.

مثال:

فیلم “درخشش ابدی یک ذهن پاک” (Eternal Sunshine of the Spotless Mind) به کارگردانی میشل گوندری، داستان دو نفر را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرند خاطرات مربوط به رابطه شکست‌خورده‌شان را پاک کنند. این فیلم به ما نشان می‌دهد که چگونه احساسات و خاطرات ما می‌توانند بر تصمیمات و زندگی‌مان تأثیر بگذارند و اهمیت مواجهه با آن‌ها را برجسته می‌کند.

5.2. تقویت هوش هیجانی

سینما می‌تواند به تقویت هوش هیجانی کمک کند. فیلم‌ها به ما نشان می‌دهند که چگونه می‌توانیم با احساسات دیگران همدلی کنیم و روابط اجتماعی خود را بهبود بخشیم.

مثال:

فیلم “درون بیرون” (Inside Out) به کارگردانی پیت داکتر، به بررسی احساسات مختلف درون ذهن یک دختر جوان می‌پردازد. این فیلم به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که همه احساسات، حتی احساسات منفی، نقش مهمی در زندگی ما دارند و به ما در تقویت هوش هیجانی کمک می‌کنند.

درس هایی از سینما

بخش ششم: درس‌های هنری و زیبایی‌شناختی

6.1. قدردانی از هنر و زیبایی

فیلم‌ها می‌توانند ما را به قدردانی از هنر و زیبایی دعوت کنند. با تماشای فیلم‌های با کیفیت بالا، می‌توانیم از تصاویر زیبا، موسیقی، طراحی صحنه و لباس و دیگر جنبه‌های هنری لذت ببریم و این تجربه‌ها را در زندگی روزمره خود به کار بگیریم.

مثال:

فیلم “زندگی پی” (Life of Pi) به کارگردانی آنگ لی، با تصاویر زیبا و داستانی دلنشین، ما را به سفری پر از زیبایی‌های طبیعی و معنوی می‌برد. این فیلم به ما یادآوری می‌کند که چگونه هنر و زیبایی می‌تواند به ما الهام ببخشد و زندگی‌مان را غنی‌تر کند.

6.2. خلاقیت و نوآوری

سینما می‌تواند به ما درس‌هایی در مورد خلاقیت و نوآوری بیاموزد. فیلمسازان اغلب با استفاده از تکنیک‌های نوآورانه و خلاقانه، داستان‌هایی منحصر به فرد خلق می‌کنند که می‌تواند الهام‌بخش ما در فعالیت‌های خلاقانه‌مان باشد.

مثال:

فیلم “آغاز” (Inception) به کارگردانی کریستوفر نولان، با استفاده از تکنیک‌های بصری و داستانی نوآورانه، دنیایی پیچیده و جذاب را به تصویر می‌کشد. این فیلم به ما نشان می‌دهد که چگونه خلاقیت و نوآوری می‌تواند به خلق آثاری بی‌نظیر و الهام‌بخش منجر شود.

درس هایی از سینما

۱) فیلمنامه چیست؟

فیلمنامه داستانی است که با تصویر گفته می‌شود. مانند هر داستانی شامل شخصیت‌ها و ماجرایی است که شخصیت‌های داستان در آن درگیر می‌شوند. ما در رمان و نمایشنامه هم داستان داریم، اما تفاوت فیلمنامه با آن‌ها در این است که سینما رسانه‌ای تصویری است.

در رمان ماجرا در ذهن شخصیت اصلی رخ می‌دهد و ما نسبت به تمامی احساسات و افکار او آگاهی کامل داریم. در نمایشنامه ماجرا یا درام بر روی صحنه رخ می‌دهد و در قالب کلمات به زبان آورده می‌شود و ما به عنوان مخاطب، حرف‌ها و احساسات شخصیت‌های داستان را گوش می‌کنیم. بنابراین شباهت رمان، نمایشنامه و فیلمنامه داشتن داستان است. داستانی که به سه قسمت تقسیم می‌شود: شروع – میان – پایان

ساختار کلی فیلمنامه را می‌توان در قالبی به ترتیب زیر نشان داد:

شروع – پرده‌ی اول – آغاز   از ص ۱ الی ۳۰
میان – پرده‌ی دوم – تقابل    از ص ۳۰ الی ۹۰
پایان – پرده‌ی سوم – گره‌گشایی   از ص ۹۰ الی ۱۲۰

هر یک صفحه فیلمنامه، یک دقیقه از فیلم است.

فیلمنامه‌های هالیوودی به‌طور معمول ۱۲۰ صفحه و فیلمنامه‌های اروپایی ۹۰ صفحه است.

پرده اول – آغاز

من همیشه معتقدم وقتی به دیدن فیلمی می‌رویم در همان ده دقیقه‌ی اول فیلم می‌توان تشخیص داد که فیلم خوبی است یا نه. ده صفحه‌ی اول فیلمنامه مهم‌ترین بخش فیلمنامه است زیرا در این ده صفحه ما باید شخصیت اصلی را معرفی کنیم و مشخص کنیم که داستان درباره‌ی چیست.

به عنوان مثال، در فیلم old boy در ده دقیقه‌ی اول فیلم با شخصیت اصلی دا اِ سو آشنا می‌شویم و داستان برایمان روشن می‌شود. مردی که پانزده سال در خانه‌ای زندانی بوده اکنون آزاد می‌شود و برای انتقام به دنبال کسی می‌رود که این کار را با او کرده است.

پرده‌ی اول سی صفحه به طول می‌انجامد و ما فرصت داریم تا به مخاطب شخصیت‌ها، ماجرا و رابطه‌ی شخصیت با دیگران را نشان دهیم.

پرده دوم – تقابل

از صفحه‌ی سی شروع و تا صفحه‌ی ۹۰ ادامه دارد. بعد از اینکه شخصیت‌ها و ماجرا را مشخص کردیم باید نیازهای شخصیت را بشناسیم و با توجه به آن بر سر راه رسیدن به هدفش موانعی را قرار دهیم. در old boy بعد از اینکه دا اِ سو با زنی به نام میدو آشنا می‌شود، ووجین که او را به اسارت گرفته بود پنج روز به دا اِ سو فرصت می‌دهد که راز اسارت پانزده‌ساله‌اش را بفهمد وگرنه هر زنی را که او عاشقش شود خواهد کشت. در پرده‌ی دوم درام نقش اساسی دارد. درام یعنی کشمکش

پرده سوم – گره‌گشایی

از صفحه‌ی ۹۰ تا پایان فیلمنامه ادامه دارد. در این قسمت ما برای فیلمنامه‌مان راه‌حل پیدا می‌کنیم. باید راه‌حل مناسبی برای داستان و سرنوشت شخصیت‌مان انتخاب کنیم. منظور از گره‌گشایی پایان‌بندی فیلم نیست، پایان‌بندی آن صحنه یا سکانسی است که فیلم را به پایان می‌رساند.

در فیلم old boy دا اِ سو قصو ووجین راه پیدا می‌کند و در آنجا متوجه می‌شود که در دوران دبیرستان او عاشق خواهر ووجین می‌شود و بعدها شایعه می‌کند که او حامله است و خواهر ووجین اقدام به خودکشی می‌کند و او برای انتقام این بلاها را بر سر دا اِ سو می‌آورد و با هیپنوتیزم کاری می‌کند که او با دخترش وارد رابطه شود.

ما برای اینکه داستانمان را از پرده‌ی اول به پرده‌ی دوم انتقال دهیم نیاز به یک حادثه و اتفاق داریم که جهت داستان را عوض کند. به این حادثه یا رویداد که ماجرا را به جهت دیگری منتقل می‌کند نقطه‌ی عطف گفته می‌شود. با توجه به ساختار سه پرده‌ای فیلمنامه ما به دو نقطه‌ی عطف برای انتقال ماجرا از پرده‌ی اول به پرده‌ی دوم و از پرده‌ی دوم به پرده‌ی سوم نیاز داریم.

نقطه‌ی عطف اول در انتهای پرده‌ی اول بین ص ۲۵ تا ۲۷ رخ می‌دهد و ماجرا را از آغاز به تقابل منتقل می‌کند. در old boy نقطه عطف اول هنگامی است که ووجین به دا اِ سو از طریق تلفن اطلاع می‌دهد که فقط پنج روز فرصت دارد.

نقطه‌ی عطف دوم در انتهای پرده‌ی دوم بین ص ۸۵ تا ۹۰ رخ می‌دهد و ماجرا را از تقابل به سمت گره‌گشایی می‌برد. در old boy هنگامی است که دا اِ سو در ادامه جستجویش به دبیرستانی که در آن درس خوانده می‌رود و خاطراتی برای او زنده می‌شود…

ساختار سه پرده‌ای ذکر شده برای فیلمنامه یک الگو و ساختار است و به ما این امکان را می‌دهد که اجزای داستان را در قالب یک ساختار به ترتیب در کنار هم قرار دهیم و به عنوان یک قاعده مورد پذیرش قرار گرفته است. درست مانند زندگی که شامل سه قسمت است: تولد – زندگی – مرگ می‌توان از این الگو پیروی نکرد اما ساختار سه پرده‌ای به عنوان الگوی شاخص فیلمنامه در تاریخ سینما معرفی شده است.

درس هایی از سینما

۲) موضوع فیلمنامه

برای اینکه ما بتوانیم فیلمنامه‌ی خود را شروع کنیم ابتدا باید موضوع فیلمنامه را مشخص کنیم. یعنی باید شخصیت و ماجرایی که بر شخصیت واقع می‌شود یا شخصیت آن را به وجود می‌آورد را مشخص کنیم. ابتدا باید یک ایده‌ی اولیه داشته باشیم. فرض کنید می‌خواهیم در مورد انتقام فیلمنامه‌ای بنویسیم.

فکر اولیه‌ی ما مشخص است. پس باید بتوانیم شخصیت‌ها و ماجرا را مشخص کنیم. پلیسی فرزندش را به خاطر پی بردن و فاش کردن راز یک گروه خلافکار از دست می‌دهد و تصمیم می‌گیرد انتقام بگیرد. تبریک! ما توانستیم موضوع فیلمنامه‌ی خود را از نظر شخصیت و ماجرا در یک خط به‌طور خلاصه بیان کنیم.

پس می‌دانیم داستان درباره‌ی چیست و درباره‌ی کیست. هرگاه توانستیم موضوع فیلمنامه را به‌طور خلاصه بیان کنیم کار ما آغاز شده است. ایده‌ی اولیه‌ی فیلمنامه می‌تواند از هر جایی نشئت بگیرد. می‌تواند یک اتفاق واقعی باشد یا کاملاً زاییده‌ی ذهن.

مهم این است که ما شناخت درستی از موضوع داشته باشیم و تحقیقات لازم را در مورد موضوع انجام دهیم. اگر می‌خواهیم در مورد انتقام فیلمنامه‌ای بنویسیم می‌توانیم به سراغ صفحات حادثه‌ی روزنامه‌ها برویم. داستان‌ها و فیلم‌هایی را که تاکنون در مورد انتقام نوشته یا ساخته شده است ببینیم.

حالا که موضوع فیلمنامه را می‌شناسیم و شخصیت‌ها و ماجرا را مشخص کرده‌ایم نوبت به آن رسیده که موضوع را گسترش دهیم و وارد جزئیات داستان شویم. ما سخت‌ترین کار نویسندگی را پشت سر گذاشتیم چون می‌دانیم می‌خواهیم در چه موردی بنویسیم.

من در حدود یک سال پیش تصمیم گرفتم که فیلمی درباره‌ی زندگی کارگران بسازم. یعنی موضوع فیلمنامه‌ام را مشخص کردم اما قبل از اینکه بتوانم موضوع خود را گسترش دهم و خط داستانی را پیدا کنم، نیاز داشتم کارگران و زندگی‌شان را بهتر بشناسم و با نیازها و دغدغه‌هایشان بیشتر آشنا شوم.

به خاطر همین خودم را به محیط‌های کارگری نزدیک‌تر کردم تا بتوانم شروع به نوشتن کنم. تحقیق در مورد موضوع گاهی ممکن است مدت زیادی به طول بیانجامد به عنوان مثال در همین موضوع من علاوه بر شناختن نیازها و دغدغه‌های کارگران باید به دنبال ریشه‌ی معضلات و همچنین نقش کارفرما نیز می‌رفتم. اکنون ما موضوع انتخابیمان را به‌طور کامل می‌شناسیم و باید شروع به گسترش ماجرا کنیم.

از این به بعد با دو عنصر سر و کار داریم: شخصیت و ماجرا. دیگر باید تمام وقت خود را صرف خلق شخصیت و قرار دادن آن در دل ماجرا کنیم و تا جایی که می‌توانیم باید وارد جزئیات این دو عنصر شویم.

درس هایی از سینما

۳) پردازش شخصیت

تاکنون موضوع فیلمنامه‌مان را مشخص و شخصیت‌ها و ماجرا را تعیین کردیم. اکنون نوبت آن رسیده که وارد جزئیات شخصیت‌ها و ماجرا شویم. شخصیت اصلی داستان را مشخص می‌کنیم. شخصیت اصلی ما در داستان انتقام، مامور پلیسی است که فرزندش را از دست داده و تصمیم دارد از قاتلان فرزندش انتقام بگیرد.

شخصیت جنبه‌های مختلفی دارد که باید تمام و کمال توسط فیلمنامه‌نویس بررسی شود. بهترین راه برای خلق شخصیت این است که ابتدا زندگی‌نامه‌ای برای شخصیت بنویسیم. یک زندگی‌نامه از بدو تولد تا لحظه‌ی شروع فیلم.

شخصیت اصلی، نامش چیست؟ متولد چه سال و ماه و روزی است؟ کجا به دنیا آمده است؟ پدر و مادرش چه کسانی هستند و شغلشان چیست؟ در خانواده‌ای پر جمعیت به دنیا آمده یا کم جمعیت؟ دوران کودکی خود را که مهم‌ترین دوره برای شکل‌گیری شخصیت انسان است چگونه گذرانده است؟ دوران مدرسه و نوع ارتباطش با هم‌کلاسی‌هایش چگونه بوده است؟ آیا در مقاطع بالاتر ادامه تحصیل داده یا خیر و اگر داده است در چه رشته‌ای وارد دانشگاه شده است و به چه دلیل؟…

تا جایی که می‌توانیم زندگی‌نامه‌ی شخصیت را بسط می‌دهیم و در گذشته‌ی او کنکاش می‌کنیم. با این کار موفق می‌شویم بسیاری از رفتارهای شخصیت در حین داستان را ریشه‌یابی کنیم.

بعد از نوشتن زندگی‌نامه‌ی شخصیت می‌رویم سراغ جزئیات زندگی او. زندگی خصوصی و شخصی‌اش را مورد بررسی قرار می‌دهیم. اینکه در لحظات تنهایی‌اش چه می‌کند؟ و سرگرمی‌های او در زندگی چه چیزهایی هستند؟ ازدواج کرده یا جدا شده است یا اصلاً ازدواج نکرده است؟ و… شخصیت شغلش چیست؟ آیا از شغلش راضی است یا فقط برای گذران زندگی مجبور به انجام این کار شده است؟ و…

کم‌کم وارد بحث‌های جدی‌تر در مورد شخصیت می‌شویم. دیدگاه او نسبت به مسائل مختلف را بررسی می‌کنیم. آیا او آدمی مذهبی است یا خیر؟ به کدام دین اعتقاد دارد؟ سکولار است یا… بدین ترتیب ما اطلاعات دقیق و کاملی نسبت به شخصیت اصلی داستان داریم.

نیازی نیست بسیاری از این اطلاعات در فیلمنامه آورده شود اما بسیار به ما کمک می‌کند تا برای رفتارها و واکنش‌های شخصیت در طول داستان توجیه کافی و کامل داشته باشیم. باید نیاز شخصیت‌مان را بشناسیم. نیاز شخصیت در فیلمنامه‌ی ما انتقام گرفتن از خلافکارانی است که فرزندش را به کام مرگ کشانده‌اند. در مسیری که برای رسیدن به هدف برای شخصیت طراحی کرده‌ایم مسلماً نیاز به موانعی داریم که این امر مستلزم اشراف کامل به شخصیت و نیازش می‌باشد.

برای شروع به نوشتن فیلمنامه می‌توانیم از همان ابتدا از خلق شخصیت آغاز کنیم، یعنی به‌جای اینکه ابتدا موضوع فیلمنامه را مشخص کنیم و سپس به شخصیت‌ها برسیم، از شخصیت آغاز و به داستان برسیم. در همین مثال، ما ابتدا از زندگی‌نامه‌ی مردی شروع می‌کنیم تا می‌رسیم به زمانی که مامور پلیس می‌شود و سپس موضوع را انتخاب می‌کنیم.

ما شخصیت اصلی داستان، ماجرا و نیاز شخصیت‌ها را مشخص کردیم و با توجه به نیاز شخصیت‌مان بر سر راه رسیدن به هدفش موانعی را طراحی کردیم. اکنون باید از عناصر مختلف داستان از جمله تعلیق و… استفاده کنیم و با توجه به ساختار سه پرده‌ای فیلمنامه، داستان خود را به پایان برسانیم.

فیلمسازی

نتیجه‌گیری

سینما به عنوان یک هنر جامع و تأثیرگذار، می‌تواند به ما درس‌های ارزشمندی در زمینه‌های مختلف زندگی بیاموزد. از همدلی و درک دیگران، مواجهه با ترس‌ها و شکست‌ها، شناخت و احترام به تنوع فرهنگی، آگاهی از مسائل اجتماعی، آشنایی با وقایع تاریخی، تحلیل و نقد تاریخ، اهمیت صداقت و درستی، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، شناخت و مدیریت احساسات، تقویت هوش هیجانی، قدردانی از هنر و زیبایی، تا خلاقیت و نوآوری، همه و همه از جمله درس‌هایی هستند که می‌توانیم از سینما بیاموزیم. این درس‌ها نه تنها به بهبود زندگی فردی و اجتماعی ما کمک می‌کنند، بلکه می‌توانند به ما درک عمیق‌تری از جهان اطرافمان بدهند و الهام‌بخش ما در مسیرهای مختلف زندگی باشند.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارتباط از طریق واتس اپ
ارسال
پیمایش به بالا