در اصطلاح به کارگردانی مدیر خوب می گویند که بتواند روی دو صندلی جا بشود :
یک در جبهه ی هنری و خلاقانه و دیگری در جبهه ی مدیریتی . کارگردان خوب شدن لم دارد ، لمش آن است
که نشیمن گاهی چنان بزرگ به هم بزند که هم زمان بتواند بر هر دو صندلی جا بشود .
عناصر پیش تولید و تولید ، که باید ذهن کارگردان را از روی صندلی دوم به خود مشغول سازند ، ماه ها قبل از فیلمبرداری شروع می شوند .
شعار کارگردان روی صندلی مدیریتی ، مانند صندلی خلاقانه ، آماده سازی است .
چون اگر محل های فیلمبرداری مشخص نشده باشند ، و امکانات ترابری دیده نشده باشند
و صد ها مورد جزئی دیگری که باید بدان ها پرداخته و پیش بینی می شد
و در یک فیلم بلند داستانی می شوند هزار تا به طور رضایت بخشی مهیا نشده باشند ،
ممکن اشت در تمام کارهایی که کارگردان تا به حال انجام داده است ایجاد مزاحمت یا حتی خرابی کند .
{ عکاسی صنعتی از جمله تخصص هایی هست که شاید هرکسی بر آن واقف نباشد ، اپیزود فیلم به خود افتخار میکند که میتواند با گرفتن عکس هایی ? جذاب و موثر باعث رونق کار شما شود. }

بسیاری از کارگردان ها در تفویض اختیارات مشکل دارند. به عبارتی همه کارها را می خواهند خودشان انجام دهند .
زیرا می گویند هیچ کس نمی تواند کارها را به خوبی خودمان انجام دهد . این حرف نه می توان کاملا غلط است
و نه می توان گفت درست است . نباید چشم خود را ببندیم و نشانه های حاکی از درست انجام نشدن کارها را نبینیم .
برای بیشتر ما استخدام کردن افراد بسیار راحت تر است تا اخراج آن ها . بعضی مواقع رضایت به اخراج کسی صحیح ترین کاری است
که به خاطر خود فیلم یک کارگردان می تواند انجام دهد . کارگردان باید مسئولیت کل فیلم را بپذیرد .
فیلمنامه ، بازی ها ، طراحی تولید ، دوربین ، صدا و … . این مسئولیت ها به جنبه های مدیریتی کارگردان بر می گردد
به مواردی نظیر پای بندی به مقررات برنامه ی زمان بندی شده و مقررات سر صحنه . اگر کارگردان به درستی از پس این کارها بر بیاید به نفع او تمام می شود .