در آغاز، ساخت فیلم سینمایی را بیشتر یک پدیده علمی – صنعتی می دانستند.
در سالهای جنگ جهانی اول ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ سینما به عنوان یک وسیله نمایشی و سرگرمی رونق تجاری یافت و سپس قابلیت های هنری آن نیز رفتهرفته توسط فیلمسازان اروپایی و آمریکایی کشف شد در همان سالها را هنر هفتم نامیدند.
به نظر کانودو منتقد ایتالیایی سینما هنری است که در آن همه هنرها از جمله ادبیات، مجسمه سازی ، نقاشی ، موسیقی ، تئاتر و معماری حضور دارند و در ترکیبی خاص ، هنر جدید سینما را خلق می کنند. شکی نیست که سینما شباهت هایی با تئاتر ، عکاسی و…. دارد.
بر اساس نمایشنامه های شکسپیر این فیلم ساخته شده است اما تفاوت اصلی سینما با سایر هنرها وابستگی آن به تکنولوژی پیشرفته است ، تکنولوژی ضبط تصویر و صدا.
دوربین فیلمبرداری یک تفاوت عمده با دوربین عکاسی دارد و آن حرکت با سرعت یکنواخت نگاتیو در دوربین فیلمبرداری است. که امروز در دوربین های پیشرفته نگاتیو جای خود را با توجه به دوربین فیلمبرداری به کاست های دیجیتال و همچنین رم های مخصوص دوربین داده است.
دوره صامت: این دوره به زمان سینمای بدون صدا و ساخت فیلم سیاه و سفید اطلاق می شود که از سال ۱۸۹۵ تا ۱۹۲۷ میلادی طول کشید.
دوره سینمای ناطق: از اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی فیلم عصر صدادار آغاز شد و آمل صدا سینما را به صورت یک هنر سمعی بصری در آورد. اولین فیلم ناطق سینما فیلم موزیکال “خواننده جاز” به کارگردانی “آلن کراسلند” محصول کمپانی ” برادران وارنر ” می باشد که در سال ۱۹۲۷ ساخته شد.
دوره سینمای رنگی: از اواخر دهه ی ۱۹۳۰ میلادی با اختراع فیلم رنگی آغاز شد.
منشا اصطلاح ” سینماتوگرافی ” واژه ی یونانی ” کینه ” (کینما) به معنی حرکت است که واژه ی اخیر در اغلب زبان های امروزی دنیا با اندک تفاوتی به کار میرود .
پس سینماتوگرافی که هم فیلمبرداری ، هم فیلمسازی و هم هنر صنعت سینما را معنی می دهد به معنی حرکت نگاری و یا فن ضبط حرکت است. اولین دوربین فیلم برداری را نیز سینماتوگراف نامگذاری کردند که به معنی دستگاه ضبط حرکت است این دوربین توسط برادران لومیر در سال ۱۸۹۵ در فرانسه اختراع شد و این تاریخ سرآغاز پیدایش سینما یا شروع فیلمسازی است.
مطلب ویژه: ساخت تیزر تبلیغاتی
1. تولید یا خلق تصویر به صورت انبوه و به طریق ماشینی
2. قابلیت نمایشی و داستان گویی آن
3. نمایش حرکت ، زندگی و دنیای زندگی بصورت کاملا واقع گرایانه یا مستند
عناصری در سینما و جود دارند که آن را به عنوان یک رسانه و همچنین به عنوان یک هنر از دیگر رسانه ها و هنرها متمایز می کند. این عناصر را عناصر اولیه ی سینما می شناسیم که به شرح زیر است:
هنر یک رسانه است. مخاطب یک اثر نقاشی آن را تماشا می کند. مخاطب یک قطعه موسیقی آن را می شنود. مخاطب یک فیلم صدادار، این اثر هنری را تماشا می کند و می شنود. با یک بررسی دقیق میتوان گفت که سینما بعنوان یک رسانه ، از امکانات بیانی زیر برای تاثیر بر مخاطبانش بهره می برد.
ساخت فیلم سینمایی
در اصل این واژه به معنای شیوه ای است که کارگردان برای به صحنه بردن نمایش به کار می گیرد. یعنی این واژه از تئاتر وارد سینما شده است. در مطالعات سینمایی این واژه معمولا به هر آنچه جلوی دوربین قرار می گیرد و هر آنچه در کادر وارد شده است اظلاق میشود. به عبارتی میزانسن دادن عبارت است از تصمیم گیری کارگردان برای چیدمان هرآنچه بصری است در کادر دیده میشود که خود شامل بازیگران، اشیا، نور و تاریکی، حرکت و سکون بازیگران و حرکت دوربین (که در ترکیب بندی صحنه تاثیر مستقیم دارد) می باشد می باشد. در زبان فرانسه این واژه به معنای به صحنه بردن است، اما این واژه در عنوان بندی برخی فیلم های فرانسوی مترادف کارگردانی به کار رفته است.
توجه: دسته بندی بالا بر اساس یک فیلم داستانی صورت گرفته است، برخی دیگر از انواع فیلم مثل فیلم های مستند و یا فیلم های پویانمایی و انیمیشن وضعیت متفاوتی دارند. مثلا یک فیلم مستند میتواند اصلا داستان داشته باشد یا از بازیگر، چهره پردازی و دکور بی نیاز باشد، زیرا فیلم مستند مربوط به یک روایت واقعی یا آدم های واقعی است که در مکان ها و موقعیت های واقعی فیلمبرداری می شود.
در حرفه فیلمسازی ، ساخت فیلم سینمایی به سه مرحله کلی تقسیم می شود که عبارتند از: پیش از تولید، تولید و پس تولید.
ساخت فیلم سینمایی
شامل مراحل پیش از فیلمبرداری است. در این مرحله فیلمنامه نوشته می شود، بازیگران و عوامل فنی توسط کارگردان انتخاب میشوند، محل هایی که فیلمبرداری در آنجا انجام می شود (لوکیشن) معن میشوند و مخارج فیلم برآورد میشود. در وهله اول این مرحله از تولید فیلم ممکن است خیلی مهم به نظر نیاید اما فراموش نشود که سینما هنری است که شالوده اقتصادی دارد و بسیار گران و پر خرج است. با تدارک صحیح میتوان طبق برنامهریزی کار فیلمسازی را پیش برد و از خرج های اضافی جلوگیری کرد.
یکی از مهمترین کارهایی که کارگردان فیلم باید پیش از شروع فیلم برداری انجام دهد دکوپاژ کردن فیلمنامه است.
فیلم نامه داستانی که توسط تصاویر روایت میشود. فیلمنامه نویسی تقسیمات ساختمانی فیلمنامه را بر اساس صحنه انجام میدهد. اگر فیلمنامه ای را مطالعه کرده باشید با عنوان هایی مثل “روز-داخلی-آشپزخانه” یا “شب-خارجی-خیابان فرعی ” و… رو به رو شده اید.
هر مکان معادل صحنه است. فیلمنامه داستانی است که توسط تصویر را وارد می شود و شامل شخصیت ها، ماجراها و گفتگوهای آنهاست.
در مرحله دکوپاژ، کارگردان تصمیم میگیرد که هر صحنه را به چند نما تقسیم کند و هر کدام از این نماها را چگونه فیلمبرداری کند. هر نما به چه اندازه باشد (کلوزآپ یا لانگ شات و…) زاویه دوربین چگونه باشد، (های انگل، آی لول و…) ، دوربین در نمای x یا y ثابت باشد یا متحرک به یاد چه نوع حرکتی داشته باشد.
پس در کل میتوان گفت دکوپاژ دستورالعمل فیلمبرداری است. دکوپاژ یعنی تختی یا قطعه قطعه کردن و خرد کردن صحنه های فیلمنامه به پلان های متعدد. دکوپاژ طرح و نقشه برای فیلمبرداری که در آن اندازه نما، موقعیت دوربین، زاویه دوربین، ثابت یا متحرک بودن نما و نوع حرکت دوربین مشخص میشود. در دکوپاژ کارگردان هر برگ کاغذ را به یک پلان اختصاص میدهد و همه ویژگی هایی را که در فیلمبرداری مد نظر دارد در آن یادداشت می کند. در این برگه طرح ساده ای از پلان نیز رسم می شود که با آن استوری برد می گویند. ممکن است یک گرافیست یا طراح تولید در تهیه استوری بورد همکاری کند. اغلب فیلمسازها تک تک صحنهها را مصور نمیکنند. ولی فصل های پر تحرک و نماهای دارای جلوه های ویژه و کار پیچیده ی دوربین معمولاً جز به جز محسوب میشوند تا به گروه فیلمبرداری و گروه جلوه های ویژه یک درک از آنچه در فیلم تمام شده نمایان خواهد شد می دهد.
مرحله تولید همان مزحله مهم فیلمبرداری است . در این مرحله کارگردان با دکوپاژ مورد نظرش ، فیلمبرداری نماهای مختلف را رهبری میکند. این مرحله از کار سخت ترین مرحله ساخت یک فیلم است که عومل باید با هماهنگی خوب بتوانند پروژه را به خوبی به پایان برسانند.
در این مرحله که بعد از فیلمبرداری آغاز میشود به طور کلی به سه بخش اصلی: تدوین، میکس و مونتاژ صدا و جلوه های ویژه تقسیم میشود.
تدوینگر مدت زمان هر پلان یا ریتم فیلم را تعیین میکند و میتواند برش های ظریف و خلاقانه ای هم بزند که ضمن رعایت تداوم فیلم بر غنای بصری و تاثیر آن بر تماشاگر بیافزاید. پس از تدوین سازنده موسیقی متن فیلم را می بیند و بر اساس زمان بندی صحنه ها برای آن موسیقی می سازد. سپس مرحله صداگذاری آغاز می شود. که در آن انواع صداها مانند افکت های صوتی و موسیقی و …. با هم میکس می شوند و بر روی فیلم مونتاژ میشوند.
کار هر یک از افرادی که در تولید یا ساخت فیلم سینمایی مشارکت دارند در جای خود اهمیت و تاثیر مخصوص خود را دارد اما مهمترین عوامل افراد کلیدی تولید سیر به طور خلاصه عبارتند از:
در تولید فیلم چه کوتاه باشد چه بلند چه مستند چه داستانی کارگردان مرکزیت فکری هنری و تکنیکی اثر است. در واقع معمار فیلم به شمار می آید. کارگردان تعیینکننده و مسئول جنبه های خلاقانه هم در زمینه محتوا و شکل و هم تصویر و صدای فیلم است. از لحاظ اجرایی و مدیریت نیز گروه تولید را رهبری میکند. انتخاب دیگر عوامل اصلی فنی و هنری فیلم نیز از قبیل فیلم بردار، نورپرداز، بازیگران، طراحان لباس و صحنه ، صدابردار و تدوینگر بر عهده اوست.
فیلمنامه سناریو متنی است که فیلم از روی آن ساخته میشود. هر فیلمنامه شامل حوادث، مکان گفتگوهایی است که در یک فیلم اتفاق میافتد. از نظر ساختار نمایشی، فیلمنامه شبیه نمایشنامه است ، یعنی از مقدمه، نقطه عطف ، کشمکش ، نقطه اوج ، پایان و گره گشایی تشکیل می شود. اما تفاوت اصلی فیلمنامه و نمایشنامه در آن است که فیلمنامه تنوع زمانی و مکانی بیشتری نسبت به نمایشنامه دارد. همچنین فیلمنامه بیشتر به تصاویر تکیه میکنند و نمایشنامه بیشتر بر دیالوگ ها. در هر حال نشان دادن یک ساختار نمایشی جذاب و همچنین مراعات جنبه های تصویری، تجسمی و نمایشی برای شرح وقایع داستان در قالب فیلمنامه، در زمره مهمترین وظایف فیلمنامهنویس است.
معمولاً به کسی گفته میشود که در مرحله ضبط تصویر سر و کارش با دوربین ، وسایل نورپردازی و دیگر وسایل فنی فیلمبرداری است. او مسئول امور تصویر از لحاظ فنی و زیبایی شناسی با توجه به خواست و نظر کارگردان است. کار مهم نورپردازی و تنظیم رنگ نیز معمولا مربوط به فیلمبردار است.
صدابرداری فیلم سینمایی کاری فنی و در عین حال توام با جنبههای هنری و ذوقی است. صدابردار در سر صحنه همزمان با فیلمبرداری صحنه ها، گفتگوهای بازیگران و دیالوگ ها، صداهای محیط موجود در صحنه را با استفاده از میکروفون و ضبط صوت های مخصوص صدابرداری فیلم روی نوار مغناطیسی صدا ضبط می کنند. در مرحله پس تولید پس از اضافه شدن باندهای موسیقی و جلوه های صوتی صدا های نهایی به فیلم اضافه می شوند.
کار تدوینگر معمولاً بعد از اتمام فیلمبرداری آغاز می شود. تدوینگر بهترین تصاویر فیلمبرداری شده را همراه صدای هر تصویر برای تدوین برمیگزیند و مطابق طرح سیمیا داستان آن آنها را ردیف می کند و با مهارت و تجربه ای که از هنر پیوند و یا برش تصاویر و صداها دارد، به صحنه های فیلم، نظم، تداوم و ریتم می دهد. تدوینگر معمولا این کارها را با هماهنگی فکری کارگردان و مطابق با اهداف هنری او انجام میدهد. از آنجا که مرحله تدوین یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل هنری و فنی در فیلمسازی است این مرحله را گاه مرحله کارگردانی مجدد هم می گویند. تدوینگر طی سه مرحله عمل تدوین را انجام می دهد.
ساخت فیلم سینمایی
تهیه کننده معمولا سرمایه تولید فیلم را تامین میکند. که این سرمایه میتوانند با جذب اسپانسر تهیه شودو یا خود تهیه کننده هزینه تولید فیلم را سرمایه گذاری کند. عوامل هنری توسط کارگردان انتخاب میشوند و تهیه کننده گروه را استخدام میکند که ناظر بر مخارج و چگونگی اجرای کار می باشد. درنظام هالیوود مخصوصاً در دوران کلاسیک تهیه کننده و کمپانی ای که تهیه کنندگان تعلق داشت قدرت مافوق تصور داشت و در کوچکترین مسائل هنری مربوط به کارگردان مثل محل قرار گرفتن دوربین هم از حق اظهار نظر و تحمیل عقیده خود بر کارگردان را داشت. اما امروزه این فشار از روی کارگردان ها برداشته شده یک تهیهکننده این اختیارات را ندارد.
مسئول جنبه های اجرایی و برنامه ریزی تولید فیلم است. سرمایه تهیه کننده در اختیار او قرار می گیرد تا به بهترین شکل و کمترین هزینه صرف ساخت کالایی با وجه هنری به نام فیلم شود.
رابط بین کارگردان و گروه تولید است، مهمترین کار او گزارش نویسی هر پلان می باشد و نیز مسئول حفظ تداوم یا همان راکورد های حرکتی اشیا، بازیگران و در کل میزانسن هاست. فیلمبرداری از یک رویداد ممکن است ساعتها یا حتی روزها به طول انجامد، لذا انطباق جزئیات یک نما به نمای دیگر امری تعیینکننده است که توسط منشی صحنه یادداشت می شود. به عبارت دیگر منشی صحنه مسئول است که اختلافی در جزئیات بین دو نمای دنبال هم وجود نداشته باشد. وظیفه نوشتن مشخصات هر پلان از جمله نام فیلم، کارگردان، شماره پلان و شماره برداشت را روی کلاکت برعهده دارد.
نویسنده با طرح ایده اولیه ، شخصیت پردازی را با داستان همراه میکند و یک اثر هنری خلق می شود.
وقتی فیلمنامه کامل شد تهیه کننده باید برای پروانه ساخت اقدام کند. برای اینکار تهیه کننده فیلمنامه به همراه لیست عوامل پیشنهادی خود را به جامعه صنفی تهیهکنندگان ارایه میدهد که اعضای این شورا پس از بررسیها ، اجازه ساخت فیلم را صادر میکنند.
تهیه کننده پس از دریافت پروانه ساخت اگر نیاز به جذب سرمایه داشته باشد، باید برای فیلمنامهاش سرمایهگذار پیدا کند.
پس از مشخص شدن سرمایه گذار و گذر از مراحل مالی فیلم وارد مرحله پیشتولید میشود و کارگردان و تهیهکننده انتخاب عواملشان را شروع میکنند. بازیگر، فیلمبردار، صدابردار، طراح صحنه و لباس، دستیار کارگردان، نورپرداز، مجری طرح و مدیر تولید، همگی در این مرحله انتخاب میشوند.
مرحله تولید یا همان مرحله فیلمبرداری آغاز میشود و بازیگران و عوامل در وقت تعیین شده در لوکیشن انتخاب شده جلوی دوربین میروند.
بعد از پایان فیلمبرداری پروژه، کار تدوینگر، صداگذار، سازنده موسیقی، جلوههای ویژه کامپیوتری و … که وظیفه نهایی و پس تولید را عهده دارند آغاز می شود.
وقتی فیلم برای نمایش آماده شد، این بار نیز مورد نظارت قرار می گیرد تا مشکلی برای اکران عمومی نداشته باشد. به همین منظور نسخه نهایی فیلم به شورای صدور پروانه نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه میشود تا پروانه نمایش آن صادر شود.
تهیه کننده پس از دریافت پروانه نمایش با یک پخشکننده فیلم (کسی که فیلم را در اختیار سینماها قرار میدهد و برای آن تبلیغ میکند) قرارداد میبندد. پس از این کار باید با یکی از سرگروههای سینما اکران قرارداد منعقد گردد. آزادی، قدس، استقلال، عصر جدید یا آفریقا پنج سرگروه اکران فیلمهای سینمایی هستند.
پس از قرارداد با سرگروههای سینمایی، تهیه کننده فیلم باید این قرارداد را در شورای صنفی نمایش (متشکل از سینمادارها، تهیهکنندگان و کارگردانان و … که توسط صنوف انتخاب میشوند) ثبت کند تا شورای صنفی نمایش حواله اکران فیلم را برای یک بازه زمانی معین صادر کند.
بعد از ثبت قرارداد، اکران فیلم آغاز میشود.
بازیگران مطرح در زمینه ی سینما و تلویزین معمولا برای سفارش تیزر تبلیغاتی در بسترهای مختلف دعوت میشوند
تهیهکننده پس از پایان نمایش فیلم در سینماها باز هم میتواند کسب درآمد کند و پس از گذشت حدود سه الی چهار ماه، فیلم مورد نظر وارد شبکه نمایش خانگی میشود.
برخی مشتریان ما